.. . تست سلامتی روان .

هدایت به بالا

کد هدایت به بالا

.

( بــــهـــــا ر مـــــعــــر فــت )

معرفت درگرانيست به هرکس ندهندش** پرطاووس قشنگ است به کرکس ندهندش

 آیا می خواهید بدانید چقدر از سلامت روان برخوردارید ؟

لطفا کلیک کنید

 

تست سلامت روان

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ دو شنبه 30 دی 1392برچسب:تست, سلامت, روان, تست سلامت روان,,

] [ 21:39 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]


      - ارائه تکالیف مناسب با توانایی دانش آموزان

      - استفاده از فعالیت هایی که با زندگی واقعی دانش آموزان ارتباط دارد.

      -درگیر نمودن دانش آموزان در فعالیت های یادگیری به صورت عاطفی

     -اجتناب از ارائه فعالیت های خسته کننده به دانش آموزان 

     -استفاده از روشهای متنوع تدریس

     -عدم تأکید بر پاداش های بیرونی

     -شناسایی دقیق دانش آموزان از هر نظر

     -رفتار بدبینانه نداشتن

     -فرصت ابراز وجود به دانش آموزان دادن

     -اهمیت دادن به رفتارهای مثبت

     -افزایش آگاهی های معلم

     -نشان دادن احترام متقابل در مدرسه و کلاس

     -عادت ندادن دانش آموزان به جایزه و پاداش

     -آگاهی و حساسیت به عواملی که در مدرسه و کلاس تأثیر گذار

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ یک شنبه 29 دی 1392برچسب:افزایش انگیزش , بالابردن انگیزش,,

] [ 23:0 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 

 

ما همان افکارمان هستیم، اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم نمی توانیم هیچ تغییر دیگری ایجاد کنیم. شما قطاری از افکار دارید که هنگام تنهایی، سکوت و زمانی که غرق در افکارتان هستید سوار آن می شوید. ارزشی که برای خودتان قایل هستید و شادی هایی که در زندگی دارید همه بستگی به جهتی دارند که قطار به آن سو در حرکت است.

اگر واقعا می خواهید در زندگیتان تغییری ایجاد کنید باید ابتدا ذهن و افکارتان را تغییر دهید و آن را از هر نوع تفکر آزاردهنده ای که شما را به عقب می راند پاک کنید. در این مطلب جملاتی گردآوری شده که به شما کمک می کنند بتوانید ذهنتان را آزاد کرده و تغییرات دلخواهیتان را در زندگی ایجاد کنید.

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ یک شنبه 29 دی 1392برچسب: افکار ما, تغییر افکار,

] [ 22:45 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 


۱ . کنجکاوی را دنبال کنید
“من هیچ استعداد خاصی ندارم .فقط عاشق کنجکاوی هستم “
چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید ؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد .به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام . شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید ؟
پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.


۲ .پشتکار گرانبها است
“من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی میگذارم”
تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند.مانند تمبر پستی باشید ؛ مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید .
با پشتکار می توانید به مقصد برسید.


۳ .تمرکز بر حال
“مردی که بتواند در حالی که دختر زیبایی را می بوسد با ایمنی رانندگی کند ، به بوسه اهمیتی را که سزاوار آن هست نمیدهد“
پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی .من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز .یاد بگیرید که در حال باشید.
تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام میدهید.
انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است .


۴ .تخیل قدرتمند است .
“تخیل همه چیز است .می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود .تخیلی به مراتب از دانش مهم تر است “
آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید ؟ تخیل از دانش مهم تر است ! تخیل شما پیش نمایش آینده شما است .نشانه واقعی هوش دانش نیست ، تخیل است.
آیا شما هر روز ماهیچه های تخیلتان را تمرین می دهید ؟اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.


۵ .اشتباه کردن
“کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمیگیرد “
هرگز از اشتباه کردن نترسید .اشتباه شکست نیست .اشتباهات شما را بهتر،زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید . قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید .
من این را قبل گفته ام ،و اکنون هم می گویم ، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ۳ برابر کنید .


۶ .زندگی در لحظه
“من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم ،خودش بزودی خواهد آمد”
تنها راه درست آینده شما این است که در “همین لحظه ” باشید .
شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید .،بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است، که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دارید .این تنها زمانی است که اهمیت دارد ، این تنها زمانی است که وجود دارد .


۷ .خلق ارزش
“سعی نکنید موفق شوید ، بلکه سعی کنید با ارزش شوید “
وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید،وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید .اگر شما با ارزش باشید ،موفقیت را جذب می کنید
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید ، بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد .
تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد .


۸ .انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید.
“دیوانگی : انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن “
شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید ،به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید، و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.برای اینکه زندگی تان تغیر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.


۹ .دانش از تجربه می آید .
“اطلاعات به معنای دانش نیست . تنها منبع دانش تجربه است “
دانش از تجربه می آید . شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید ، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد .شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید .تکلیف چیست ؟ دنبال کسب تجربه باشید !
وقت خودتون رو صرف یادگرفتن اطلاعات اضافی نکنید .دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید .


۱۰ .اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید.
“اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد”
۲ گام هست که شما باید انجام بدهید .اولین گام این است که شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید ،این یک امر حیاتی است.گام دوم این که شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید .اگر شما بتوانید این ۲ گام را انجام دهید موفقیت از آن شما می شود .

 

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ یک شنبه 29 دی 1392برچسب:10الگوی جالب ,از زندگی انیشتین , انیشتین, 10الگوی جالب زندگی,,

] [ 14:55 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

تعامل محیط های یادگیری

محیط های چهارگانه یادگیری (مدرسه، خانواده، اجتماع و رسانه های جمعی و اینترنت) می توانند دو نوع رابطه با یكدیگر داشته باشند:

۱- تعارض ۲-    هماهنگی و همكاری.
اینك به تحلیل هریك از این روابط می پردازیم:
۱ - چنانچه بین آموزش های محیط های چهارگانه رابطه ای مطلوب و منطقی به وجود نیاید شاهد نوعی سردرگمی، بی برنامگی و هرج و مرج در آموزش خواهیم بود كه سرانجام آن می شود كه هر یك از این محیط ها به راه خود رفته و اثرات محیط های دیگر را به چالش های كشیده و آنها را خنثی نماید، در این میان می توان دو محیط مدرسه و خانواده را آسیب پذیر دانست، زیرا دو محیط دیگر یعنی اجتماع (مانند گروه دوستان) و رسانه های جمعی آسان تر می توانند دانش آموز را تحت تأثیر قرار داده و آموزش هایی كه در مدرسه و خانواده به آنها ارایه شده است را تضعیف نمایند.
۲ - چنانچه تعاملات محیط های چهارگانه یادگیری، با یكدیگر سنخیت و همگونی داشته باشد در این صورت شرایطی به وجود می آید كه در پرتو آن فعالیت های معلمان، اولیاء و برنامه ریزان امر تعلیم و تربیت به بار نشسته و تحقق هدف های آموزشی و پرورشی با سهولت بیشتری امكان پذیر می باشد. البته وجود هماهنگی كامل بین محیط های چهارگانه آموزشی امر ایده آلی است كه جز در عالم خیال امكان تحقق ندارد ولی وجود حدی از هماهنگی بین این محیط ها را می توان امكان پذیر دانست.
حتی اگر فقط به این امر اكتفا كنیم كه محیط های چهارگانه یادگیری (مدرسه، خانواده، اجتماع و رسانه های جمعی و اینترنت) فعالیت های یكدیگر را خنثی ننمایند یعنی یك همكاری سلبی (براساس عدم خنثی سازی)داشته باشند
باز هم می توان به تحقق هدف های آموزشی و پرورشی در مدارس امیدوار بود. تردیدی نیست كه اگر این حداقل هم به وجود نیاید، رابطه بین محیط های یادگیری در مسیر تعارض و تضاد پیش می رود كه مخرج مشترك آن عدم تحقق اهداف تعلیم و تربیت و اتلاف وقت و هزینه های آموزشی خواهد بود. بسیاری از معلمان و دست اندركاران امر تعلیم و تربیت براین نكته تأكید دارند كه در حال حاضر نه تنها دو محیط یادگیری مدرسه و رسانه جمعی تلویزیون با یكدیگر هماهنگی ندارند بلكه تأثیرات نامطلوبی كه برخی فیلم و سریال های تلویزیونی پرمخاطب بر دانش آموزان می گذارند، تا حدود زیادی فرایند تعلیم و تربیت را به خصوص در حوزه تربیتی به چالش كشیده و آموزه های مدرسه را خنثی نموده یا بدآموزی هایی را ایجاد می نمایند كه موجب می شود بخشی از وقت و برنامه های آموزشی صرف برطرف نمودن آثار منفی آنها گردد.
آموزش و پرورش موضوعی است كه نمی توان سرسری از كنار آن گذشت، در واقع علت اصلی پیشرفت یا پسرفت جوامع را می توانیم در نظام آموزشی آنها جست وجو كنیم، بنابر این اگر بگوییم كه سعادت و یا بدبختی هر ملتی در نظام آموزشی آن نهفته است سخنی به گزاف نگفته ایم.
نحوه تعامل بین محیط های یادگیری، آنقدر ارزش دارد كه مورد توجه همه فعالان آموزش قرار گیرد تا در سایه آن این محیط ها به جای خنثی كردن فعالیت های یكدیگر و قرار گرفتن در جبهه معارض هم، نقش مكمل بر عهده گرفته و روند تحقق هدف های آموزشی و پرورشی را تسریع كنند

منبع : همشهری

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ یک شنبه 22 دی 1392برچسب:تعامل محیط های یادگیری,خانه, مدرسه, اجتماع, رسانه,,

] [ 5:21 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 

اراده ی  قوی +  امید +  پشتکار =  موفقیت

 

 خواستن توانستن است

همه ما درصورتی می‌توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم که از دانش‌ها و دانسته‌های درونی خود استفاده کنیم ؛ همچنین باید احساس کنیم که توانایی دستیابی به موفقیت را نیز داریم.

 ما درصورتی می‌توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم که از فکر بکر و قدرت ذهنی‌مان الهام بگیریم و استفاده کنیم. شما ممکن است این کار را به هر نامی بخوانید اما این در واقع از یک جور نظم شخصی یا ذاتی سرچشمه می‌گیرد که بسیار خوشایندتر و عمیق‌تر از ادراک و فهم زندگی است.

ما می‌توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم زیرا فکر می‌کنیم یا به راستی ایمان و باور داریم که می‌توانیم؛ برای مثال، زمانی که ما به قدرت‌ها و توانایی‌هایمان شک می‌کنیم و در این رابطه دچار تردید و دودلی می‌شویم، نمی‌توانیم به درستی از توانایی‌هایمان استفاده کنیم و در استفاده کردن از آنها با شکست مواجه می‌شویم. حال می‌خواهیم به سراغ یاد گرفتن یک درس از یک فرد ناشناس برویم که می‌گوید: آن دسته از افرادی که فکر می‌کنند می‌توانند از توانایی‌هایشان استفاده کنند و همچنین آن دسته از افرادی که تصور می‌کنند توانایی استفاده از قدرت‌هایشان را ندارند، درست و صحیح فکر می‌کنند زیرا هر فردی بر اساس طرز فکر و ایمان و باوری که نسبت به‌خودش دارد، به همان صورت نیز رفتار می‌کند. قدرت و توانایی در وجود همه ما در حال استراحت کردن است و این خود ما هستیم که با طرز فکرمان یا از آن توانایی‌ها استفاده می‌کنیم یا آنها را دست نخورده در وجودمان نگه‌می‌داریم.

همیشه به یاد داشته باشید که هر چه از اعتماد به نفس کمتری برخوردار باشید، فعالیت و توانایی کمتری نیز برای انجام کارها و برآورده‌کردن نیازها و خواسته‌های‌تان در اختیار دارید و این اعتماد به نفس‌کم، شما را به سمت فعالیت‌کم، رهبری و راهنمایی می‌کند. همچنین برعکس و برخلاف این موضوع نیز صحیح و قابل درک است که داشتن اعتماد به نفس بالا شما را به سمت انجام فعالیت‌ها، خواسته‌ها و نیازهای شخصی‌تان سوق می‌دهد و سبب می‌شود که از استعدادها، قدرت‌ها، توانایی‌ها،موهبت‌ها، امکانات و منابعی که در اختیار و دسترس‌تان است به نحو احسن استفاده کنید و آنها را در هرگونه شغل و وظیفه‌ای که بر عهده‌تان است، به کار بندید و به درستی مورداستفاده قرار دهید.

چرا احساس می‌کنید که قادر به انجام بعضی از کارهای ذاتی، فطری و شخصی‌تان هستید؟ در پی یافتن جواب این سؤال باشید و حتما جواب آن را بیابید. باید بیاموزید و بیابید که چرا احساسات ذاتی و فردی‌مان اینقدر محکم، استوار و مطمئن هستند. بنابراین ممکن است که اعتماد و اطمینان مشابهی به دست آوریم که از آنها ناشی شود و این باید زمانی باشد که در حال آموختن هستیم. در واقع شما باید توانایی تقلید و پیروی کردن از موفقیت‌ها را داشته باشید.

داشتن همه کیفیت‌های منحصر به فرد و بزرگ دلیلی است برای اینکه چرا بسیاری از افراد موفق هستند و این در واقع علت به دست آوردن موفقیت آنهاست. در حقیقت این دارابودن کیفیت‌های منحصر به فرد و بزرگ است که به افراد موفق کمک می‌کند تا به موفقیت دست پیدا کنند. مهم‌ترین نکته این است که همه ما می‌توانیم همه این کیفیت‌ها و موفقیت‌ها را به دست آوریم، اگر همه موارد موفقیت را به‌طور دقیق در ذهن‌مان حک کنیم.

همیشه به یاد داشته باشید و بدانید افرادی که به موفقیت‌های بزرگ و شخصی‌ دست یافته‌اند و موفقیت‌های بزرگی کسب می‌کنند، از توانایی‌های استثنایی و خارق‌العاده‌ای برخوردار نیستند بلکه به میزان قدرت و توانایی‌ای که دارند، ایمان و اعتقاد نیز دارند اگر چه باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که افراد موفق با تمام قدرت و توانایی‌شان از استعدادها و مهارت‌هایشان استفاده می‌کنند و در نتیجه پر واضح است که با نتایج مساعدتر و مطلوب‌تری مواجه خواهند شد و با روشنفکری‌ای که دارند، آسان‌تر به موفقیت دست پیدا می‌کنند.

همه قدرت‌ها و توانایی‌های این افراد موفق به سمت رسیدن به بالاترین درجات و مراتب موفقیت و فعالیت‌های مفید و مؤثر در حال حرکت است. طبیعت وجودی آنها گم نشده است بلکه از هر چیزی به نحو احسن استفاده می‌کنند تا جایی که به اهداف بزرگ‌تر و عالی‌تری دست پیدا کنند.

نداشتن قدرت و توانایی استثنایی دلیلی برای اجتناب کردن از به دست آوردن موفقیت‌های استثنایی نیست و افرادی که توانایی‌های استثنایی ندارند، نباید از به دست آوردن موفقیت‌های استثنایی دست بکشند و دوری کنند زیرا این دو مقوله هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند و لازم و ملزوم یکدیگر نیستند. شما می‌توانید با به حرکت واداشتن توانایی‌هایتان و بالا بردن سطح آنها خیلی سریع‌تر از روش‌های دیگر به موفقیت دست پیدا کنید. در بسیاری از مواقع دیده شده که انجام این کار سبب می‌شود سطح توانایی‌های افراد به‌صورت قابل توجهی رشد یابد و در نتیجه به موفقیت‌های استثنایی و خارق‌العاده‌ای نیز دست پیدا کند. شما نیز می‌توانید بعضی از این توانایی‌ها را به دست آورید و از همین الان زندگی موفقی را شروع کنید.

هنگامی که فکر می‌کنید و باور دارید که می‌توانید، در واقع قدرت ذهنی‌تان بیدار شده است. هنگامی که فکر می‌کنید و اعتقاد دارید که می‌توانید، در واقع به این دلیل است که شما یک قدرت هوشیار و آگاه دارید که به وسیله آن می‌توانید درون و داخل ماهیت وجودی قدرت‌ها و توانایی‌هایتان را احساس کنید. با احساس کردن اینکه شما قدرتی دارید که همیشه آرزویش را داشته‌اید، تردید و دودلی‌تان دیری نمی‌پاید و هیچ ‌یک از موارد ذکر شده نمی‌تواند شما را با شکست مواجه کند بلکه شما اقدام به استفاده از قدرت‌ها و توانایی‌هایتان کرده‌اید و دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع‌تان شود.

شما چگونه می‌توانید این قدرت را به دست آورید و چه چیزی سبب می‌شود که خیال و گمان مثبت،بر هرگونه قدرتی برتری یابد؟ داشتن ایمان و اعتقاد در واقع پادزهری برای نگرانی‌های شماست و نگرانی‌هایتان را از بین خواهد برد. به‌عبارت دیگر، شما باید واقعا احساس کنید که همه توانایی‌های لازم برای برعهده گرفتن کارها و وظایف را دارید.

شما باید بدانید که از قدرت و توانایی برخوردار هستید و هنگامی که به این قضیه واقف باشید، بدون هیچ‌گونه تردید و دودلی این موضوع را باور دارید و به آن آگاهید. با دشتن ایمان و اعتقاد به توانایی‌ها و استعدادهایی که در وجودتان است، مطمئن باشید که در آینده‌ای نه چندان دور به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا خواهید کرد و زندگی‌ای سرشار از شادی و خوشحالی پیش رو خواهید داشت و به درجات بالایی از موفقیت دست خواهید یافت که برای خودتان نیز غیرقابل باور خواهد بود.

 

 

 


تلاش و پشتکار

حشرات و حیوانات تقریباً همیشه مشغول کارند، تدارک زمستان را می بینند، آماده بهار می شوند، خودشان را می شویند، آشیانه را تمیز می کنند و به بچه هایشان غذا می دهند. آنها کاملاً زنده و متحرکند و به نظر می رسد که کاملاً راضی و خشنود هم باشنداز حیوانات نیز می توان درس گرفت.  درس بگیریم که برای شاد زیستن به تلاش نیاز است. وقتی غفلتی می کنیم پیشرفتی در امور حاصل نمی شود و این چیزی است که هر دانشجویی در مورد ذهن خود و هر ورزشکاری در مورد بدن خود می داند.

 

 

ما نیاز به تلاش داریم زیرا طبیعت انسان آنرا طلب می کند، زیرا تلاش ، امتیاز  و اشتیاق انسان برای  یادگیری ، خود آزمایی، آزمایش و تجربه استاشتباه اغلب مردم اینجاست که  تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار می کنند و از نفس کار کردن لذت نمی برند، به همین خاطر است که وقتی به اهداف مورد نظر خود نمی رسند دچار یأس و افسردگی می شوند، در صورتیکه باید هر کاری را که انجام می دهیم صرفاً به خاطر انجام دادن آن لذت ببریم و آن وقت است که رسیدن به هر نتیجه ای برای ما در حکم گرفتن جایزه است.

 

 

پس بیایید  از همین لحظه تصمیم بگیریم که به خاطر عشق به کار کردن ، کار کنیم و این نیز مانند شاد بودن نیاز به یک تصمیم قاطع دارد. چرا که راز شاد زیستن انجام دادن آنچه دوست می داریم نیست بلکه دوست داشتن آن چیزی است که انجام می دهیم.

 

 

هیچ چیز در دنیا نمی تواند جای پافشاری و پشتکار را بگیرد. ذوق و استعداد هم نمی تواند، نبوغ هم نمی تواند، تحصیلات هم نمی تواند که جهان ر از تحصیل کردگان منزوی است. تنها پا فشاری و عزم است که حرف آخر را می زند.

 

 

روزی پس از اجرای برنامه از یک نوازنده بزرگ ویلن ، خانمی به نوازنده گفت:” من حاضر بودم تمام زندگیم را بدهم تا بتوانم مثل شما ویلن بزنم “. نوازنده لبخندی زد و گفت :” من هم همین کار را  کردم“. راه دیگری وجود ندارد، برای بهتر شدن  هر چیز، باید خود ما بهتر شویم. فردا بسیار شبیه امروز خواهد بود مگر آنکه تلاش  را بر آن بیافزاییم .

 

 

اکثریت کسانی که شروع به یادگیری یک آلت مو سیقی می کنند، خیلی زود از ادامه آن مأیوس می شوند. چند نفر را می شناسید  که بتوانند کمی پیانو یا گیتار بنوازند؟ مردم معمولاً مدتی تلاش می کنند اما چون نتایج به کندی ظاهر می شود مأیوس می شوندکسانی که تصمیم به پس انداز می گیرند مأیوس می شوند اما تمام نکته اینجاست  که اگر ما به آنچه که انجام می دهیم چنگ بیاندازیم  در زمانی بسیار کوتاه بر اکثریت مردم پیشه خواهیم گرفت.

 

 

 ادیسون می گویدیک درصد نبوغ است، نود و نه درصد بقیه اش به تلاش و پشتکار شما بستگی دارد. من هرگز هیچ کار ارزشمندی را تصادفی انجام نداده ام و تمامی اختراعات من با کار و تلاش خستگی نا پذیر بدست آمده اند“.

 

 

میکل آنژ یکی از بزرگترین نقاشان و مجسمه سازان تمامی اعصار گفته است:اگر مردم می دانستند که مهارت من از چه تلاش های طاقت فرسایی بدست آمده، این مهارت دیگر هرگز آنها را به شگفتی وا نمی داشت“.

 

 

اما مواقعی هم هست که دست از تلاش کشیدن و پا فشاری نکردن بهترین کار است. وقتی  کشتی در حال غرق شدن است دیگر وقت بیرون پریدن است و نباید کله شقی کرد. اگر از شغل خود بیزارید، اگر محل زندگی خود را دوست ندارید یا در جای دیگر موقعیت های بهتری برای خود می بینید، بهترین راه بیرون زدن است.   

 

*هنگامی که اراده می کنید به آرزو و یا هدفی برسید، هرگز اجازه ندهید هیچ کس یا هیچ چیزی شما را بازدارد.

 

*آنچه را که با عشق و اشتیاق بخواهیم و دردستیابى به آن پافشارى کنیم بی تردید به دست خواهیم آورد

*تنها کسى که می تواند شما را به تحقق رؤیاها و آرزوهایتان‏ کمک کند خودتان هستید. وقتى این موضوع را خوب بفهمید و آنرابپذیرید، دیگر هیچ چیز و هیچ کس نمى‏ تواند سّد راه موفقیت شمابشود.

*هر کارى را که در دست گرفتید کاملاً خود را در آن غوطه‏ ورسازید . ایده ‏ها، هوش، ذکاوت، آگاهى، درک، به کسانى داده مى‏شود که با تمام وجود خود را در حرفه و یا هر کار سازنده ‏اى غرق کنند، اگربخواهید براى کسب ایده‏ هاى جدید مدت زمانى دست از تلاش‏ بردارید و به استراحت بپردازید بسیار راه بیهوده‏اى را پیموده‏ اید... نابغه‏ شدن 90% به تلاش بستگى دارد، براى اینکه در حرفه خود نابغه‏ شوید خود را در آن غوطه‏ ور سازید.

این چه نیرو و قدرتى است؟ باور کنید نمى‏توانم بیان کنم! آنچه ‏فقط مى‏ توانم بگویم این است که وقتى انسان در چنان حالت روحى ‏قرار مى‏ گیرد، که دقیقاً مى‏ داند چه مى‏ خواهد و از صمیم قلب مصمم ‏است که تا زمانیکه به خواسته خود نرسیده ، دست از تلاش برندارد، این توان و نیروى جادویى که استقامت و پشتکار است ، در او ظاهرمى‏ شود

 پرتلاش وپرامید باشید

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ جمعه 20 دی 1392برچسب: پشتکار, اراده, موفقیت, تلاش , امید, خواستن , توانستن , خواستن توانستن است,,

] [ 9:9 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

اختلال هاي روان تني Psychosomatic disorders   

افکار و هیجان‌های آدمی، نحوه واکنش‌دهی وی را تغییر می‌دهند. یکی از واکنش‌های بدنی انسان، بیماری است و ما معمولا از این مسأله غافل هستیم که بیماری‌های جسمانی نظیر زخم معده، بیماری قلبی و عروقی و آسم ممکن است تحت تأثیر افکار و احساسات قرار گیرند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد، مدت و شاید حتی وقوع این نوع بیماری‌ها می‌تواند تحت تأثیر حالت‌های روانی مبتلایان به آنها قرار گیرد. چنین اختلالی، اختلال روان‌تنی نام دارد و به صورت اختلال بدنی که تحت تأثیر ذهن قرار دارد یا در شدیدترین حالت، توسط ذهن ایجاد می‌شود، تعریف شده است.(1)

اختلال‌های روان‌تنی، شامل اختلال‌هایی است که در آنها نشانه‌ها مستقیما مربوط به آسیب مغزی یا وجود یک وضع غیرعادی در محیط زیست شیمایی مغز است؛ ممکن است در نتیجه پیری، بیماری‌های تباه‌کننده دستگاه عصبی(مثل سیفیلیس)، یا فروبری مواد سمی(مثل مسمومیت ناشی از سرب یا الکلیسم) ایجاد شوند.(2) تشخیص اختلال روان‌تنی، زمانی صورت می‌گیرد که یک اختلال با آسیب جسمانی شناخته‌شده وجود داشته باشد و رویدادهایی که از نظر روان‌شناختی معنادار هستند، قبل از اختلال واقع شده و به شروع یا وخیم‌تر شدن آن کمک کنند. زمانی که عوامل روان‌شناختی بر بیماری جسمانی تأثیر می‌گذارند، معمولا فرد انکار می‌کند که بیمار است، از مصرف دارو خودداری می‌کند و ممکن است وجود عوامل خطر را که احتمالا حالت جسمانی را وخیم‌تر می‌کنند، نادیده بگیرد. ملاک اول، اختلال‌های روان‌تنی را از اختلال‌های جسمانی‌شکل جدا می‌کند. اختلال‌های جسمانی‌شکل، مبنای جسمانی شناخته‌شده‌ای ندارند اما اختلال‌های روان‌تنی، مبنای جسمانی دارند. عوامل روانی می‌توانند شرایط جسمانی متعدد را در تعداد زیادی از دستگاه‌های عضوی تحت تأثیر قرار دهند، دستگاه‌هایی نظیر: دستگاه تنفسی، دستگاه قلبی عروقی، پوست و دستگاه معدی روده‌ای و اندام‌های حسی. در هر فرد ممکن است تنها یک دستگاه عضوی در برابر تأثیرات روانی آسیب‌پذیر باشد.(3)

 اختلال‌های گوارشی

  زخم گوارشی، فرسایش محدود غشاء مخاطی معده یا اثنی‌عشر، قسمت بالای روده کوچک است. این زخم‌ها را به این علت گوارشی می‌گویند که معمولا تصور بر این است که آنها حداقل تا اندازه‌ای توسط پپسین ایجاد می‌شوند. در شیره اسیدی که معده به‌طور عادی آن را ترشح می‌کند، پپسین وجود دارد. افرادی که اسید هیدروکلریک یا پپسین بیش از حد ترشح می‌کنند، اشخاصی که دفاع مخاطی بسیار ضعیفی در برابر اسید دارند و افرادی که پوشش معدی آنها به کندی احیاء می‌شود، عموما در برابر زخم‌ها آسیب‌پذیرترند. این حالت می‌تواند به صورت ژنتیکی به ارث برده شده باشد. در افرادی که ضعف سرشتی دستگاه روده‌ای دارند(مانند ترشح بیش از حد اسید ارثی) وقتی که با انواع خاصی از استرس مواجه می‌شوند، ممکن است زخم‌های گوارشی ایجاد شوند. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان می‌دهد که حالت‌های هیجانی چون خشم و اضطراب باعث می‌شوند اسید معده زیاد ترشح شود؛ این به نوبه خود به ایجاد زخم‌های گوارشی کمک می‌کند. همچنین، برخی از مشاغل اضطراب برانگیز ممکن است باعث شوند که کارکنان بیشتری به زخم معده مبتلا شوند. در این حالت نیز، اضطراب بیشتر، اسید زیادی را در معده تولید می‌کند.(4)

 اختلال‌های قلبی و عروقی

  علت اصلی اغلب موارد بیماری قلبی و مرگ ناگهانی، تجمع چربی در جداره درونی شریان‌های کرونری است. این نوع گرفتگی مانع از رسیدن خون به عضله قلب می‌شود که نتیجه آن حمله قلبی و مرگ ناگهانی است. در این رابطه عوامل جسمانی نظیر: افزایش سن، مرد بودن، سیگار کشیدن، داشتن فشار خون بالا، داشتن کلسترول خون بالا، فعالیت جسمانی و عوامل ارثی دخیل هستند. علاوه بر این موارد، یک عامل روانی به نام شخصیت تیپ A نیز در ایجاد این اختلال مؤثر است. افراد تیپ A که مستعد بیماری کرونری هستند با سه ملاک توصیف می‌شوند:

 

الف. احساس افراطی فوریت زمان به‌طوری که همیشه نگران موعدها هستند.

 

ب. رقابت‌طلبی و جاه‌طلبی.

پ. پرخاشگری و خصومت به‌ویژه زمانی که اوضاع از کنترلشان خارج است.

 

  نقطه مقابل این افراد، شخصیت‌های تیپ B هستند که آرام و خونسرد بوده و احساس فوریت زمان نمی‌کنند. خصومت و خشم می‌توانند مؤلفه‌های کشنده تیپ A باشند. از مدت‌ها قبل تصور بر این بوده است که فشار خون بالا، که پرتنشی نیز نامیده می‌شود، می‌تواند کاملا به خصومت و اینکه چطور با خشم خود برخورد می‌کنیم مربوط باشد. بررسی‌های انجام‌شده حاکی از آن هستند که در صورت وجود خصومت و خشم در افراد تیپ A و تخلیه نشدن آنها، احتمال حملات قلبی و بیماری قلبی عروقی بیشتر است. یکی دیگر از مؤلفه‌های تیپ A جاه‌طلبی است. افرادی که جاه‌طلب و رقابت‌جو هستند و احساس فوریت زمان می‌کنند، ممکن است در موقعیت‌های بیشتری که ناکامی، شکست و درماندگی تولید می‌کنند، درگیر شوند و شاید شدیدتر از افراد تیپ B به درماندگی واکنش نشان دهند. زمانی که افراد تیپ A نتوانند اعمال کنترل کنند، ممکن است دچار خصومت، ناکامی و واکنش اضطراری طولانی‌مدت شوند، که همه آنها می‌توانند به خطر زیاد برای ابتلا به بیماری قلبی عروقی کمک کنند.(5)  

آسم

  آسم، نوعی بیماری راه‌های تنفسی است که در آن راه‌های هوائی به صورت منتشر تنگ می‌شوند. حملات تنگی نفس، سرفه، خس‌خس سینه از تظاهرات بالینی آسم هستند. هنگامی که شخصی در حال هیجان روانی است، مشاهده می‌شود که یا به تندی نفس می‌کشد و یا نفس کشیدن برایش مشکل است. البته آسم همیشه دلیل روانی ندارد، بلکه گاهی علت عضوی مشخصی نیز دارد. در اغلب موارد، عوامل جسمی و روانی هر دو در ایجاد آسم دخالت می‌کنند. بدین معنی که علل روانی، عوامل جسمی را تحریک و تشدید می‌کند.(6) 

منابع

(1)-روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین؛ آسیب‌شناسی روانی، ترجمه بحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، 1379، چاپ اول، ج 1، ص 452.

(2)-اتکینسون، ریتا و دیگران؛ زمینه روان‌شناسی، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، 1378، چاپ هشتم، ج 2، ص 193.

(3)- آسیب‌شناسی روانی، ص 454 و 455.

(4)-همان،  ص 455 ـ 459 ـ 461.

(5)-همان، ص 468 تا 471.

(6)- شاملو، سعید؛ بهداشت روانی، تهران، رشد، 1378، چاپ سیزدهم، ص 239.

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:اختلال روان تني, اختلال گوارشي, آسم, اختلال قلبي عروقي, آسيب شناسي رواني,

] [ 9:58 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

فواید عملی طرح درس

1-ارائه منطقی و مرحله ای فعالیت های ضروری آموزشی در جریان تدریس.

2-ایجاد روحیه اعتماد به نفس و آمادگی کامل تدریس در مدارس.

3-انتخاب و سازماندهی روش های تدریس و فعالیت های یاددهی- یادگیری

مناسب با توجه به هدف ها و محتوای درس.

4- پیش بردن فرایند تحصیل مطابق اصول یادگیری.

5- پیش بینی نحوه ی فعالیت های معلم و فراگیران در جریان تدریس.

  6- پیش بینی مواد آموزشی و کمک آموزشی . تجهیزات برای تدریس.

7- پیش بینی انواع ارزشیابی (تشخیصی ِتکوینی ِمجموعی)برای اندازه گیری

و سنجش

8- نحوه ی پیشرفت تحصیلی فراگیران.

9- پیش بینی مشکلات احتمالی در جریان تدریس و ارائه راه حلهای مناسب

برای رفع آنها

10- صرفه جویی در وقت.

11- ایجاد انگیزه و رغبت بيشتر در فراگیران.

12- ایجاد فرصت استفاده مجدد از طرح درس های تهیه شده در  تدریس های بعدی.

13- ایجاد فرصت برای سایر معامان که از طرح درس های یکدیگر استفاده کنند.

14ایجاد فرصت برای مدیران و کارشناسان آموزشی برای ارزشیابی مناسب

از کار معلمان

۱۵-ایجاد فرصت برای خود ارزشیابی معلم از خودش.

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:فایده طرح درس,

] [ 22:33 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

لزوم تهیه طرح درس سالانه و طرح درس روزانه برای معلم

با تهیه طرح درس سالانه، معلم می تواند زمان مفید و تعداد جلسات لازم را برای یک ماده ی درسی در طول یک دوره ی آموزشی به درستی پیش بینی و ارزیابی کند و بر اساس آن برنامه ای منظم، مرتب و مطابق با اهداف آموزشی، باتوجه به محتوا و حجم ماده ی درسی تدوین کند تا بهترین نتیجه را از آن بدست آورد.

بی شک رمز موفقیت یک معلم در امر آموزش، داشتن برنامه ای منظم و هدفمند مطابق با اهداف آموزشی است و برای رسیدن به این اهداف بشکل مطلوب آن، باید با طرح درس سالانه و طرح درس روزانه مراحل تدریس را به انجام رساند.

اگر معلم بر اساس طرح درس روزانه و سالانه برنامه های آموزشی خود را تنظیم کند، می تواند با توجه به فرصت لازم برای رسیدن به اهداف آموزشی خود برنامه ریزی کند.

از جمله فواید تهیه طرح درس روزانه این است که فعالیتهای آموزشی را مرتب و منظم می کند و معلم هر جلسه با پیش بینی و آمادگی لازم مراحل تدریس خود را به انجام می رساند و قطعاً هم به نتیجه ی مطلوب دست می یابد و این کار نه تنها باعث پیشرفت تحصیلی می شود بلکه خود در کشف موانع پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هم مؤثر است.

با تهیه ی طرح درس روزانه، معلم هر جلسه می داند که باید با چه هدفی در کلاس درس حاضر شود و چه موضوعی را تدریس کند و برای کدام هدف آموزشی برنامه ریزی کند، از دیگر مزایای تهیه الگوی طرح درس روزانه این است که معلم، برای مطالب و مفاهیم جزئی و دیگر رؤوس مطالب درسی احاطه و تسلط کامل پیدا می کند، و معلم با تهیه ی یک طرح درس درست و جامع، می تواند با ارزشیابی تشخیصی از آموخته ها و آمادگیهای پیشین شاگردان، درس جدید را ارائه دهد. زیرا با در نظر گرفتن پیشنیازهای لازم و ضروری را برای ورود به بحث جدید از طریق سؤالاتی که از قبل در نظر گرفته شده است در دانش آمزان آمادگی و انگیزه ایجاد می شود، تا میزان آمادگی شاگردان مشخص شود و در صورت لزوم نقایص موجود اصلاح شود.

با این آمادگی، معلم می تواند مراحل مختلف تدریس را قدم به قدم با مشارکت دانش آموزان به پیش ببرد. یعنی وقتی خود معلم با آمادگی و تسلط در کلاس درس حاضر می شود، و هم آمادگی لازم را در دانش آموزان ایجاد می کند، ارائه ی درس و پذیرش آن مفید و مؤثر واقع می شود و در این صورت است که می توان از دانش آموزان انتظار همراهی و مشارکت داشت تا به ارزشیابیهای ضمن تدریس پاسخ درست دهند.

برای تهیه یک طرح درس سالانه و روزانه می توان از الگوهایی که در این وبلاگ ارائه می شود، می توان استفاده نمود.

تاکنون کمتر اتفاق افتاده است معلمی که درس خود را به خوبی طراحی و آماده کرده باشد تدریس بدی ارائه کند ولی برعکس بسیار دیده شده است که حتی بهترین معلمان و طراحان آموزشی بدون داشتن طرح درس نتوانسته اند یک تدریس خوب ارائه کنند. طرح درس روزانه برنامه ای است مدون و سنجیده که معلّم قبل از تدریس ، برای یک جلسه درس تهیه می کند . فواید زیر ، داشتن طرح درس روزانه برای معلّم را در پی خواهد داشت :

۱٫ طرح درس روزانه موجب می شود که معلّم فعالیت های ضروری آموزش را به ترتیب و یکی پس از دیگر ی، در مراحل و زمان های مشخص و به شیوه ای منطقی پیش ببرد و نتایج حاصل از آن را برای تدریس در مراحل بعدی آموزش ، مورد استفاده قرار دهد .

۲٫ ممکن است در مراحل اوّلیه ی تدریس ، دانشجویان و معلّمان تازه کار نمی توانند تمام مراحل تدریس و جزئیات آن را به خاطر بسپارند ، لذا داشتن طرح درس ، این مشکل را بر طرف می سازد . هر مربّی ، دانشجو و یا معلّمی که بدون برنامه و آمادگی قبلی به کلاس برود ، ممکن است با نا کامی روبرو شود !.

۳٫ چون طرح درس طبق اصول معین تهیه می شود ،لذا موجب می گردد که عوامل اصلی جریان تدریس در نظر گرفته شوند و فراموش نگردند.

۴٫ از فواید دیگر طرح درس این است که : موجب می شود دانشجو و یا معلّم با اعتماد به نفس بیشتری و با آمادگی قبلی و به اصطلاح پٍُر در کلاس حاضر شده و در فرایند تدریس موثر باشد .

۵٫ طرح درس توجه معلّم را به انتخاب روش ها و فنون مناسب و مرتبط با موضوع تدریس برای درس های مختلف جلب می نماید .

۶٫ در جریان تهیه ی طرح درس ، معلّم فرصت خواهد داشت تا نارسایی ، و مشکلات احتمالی تدریس را پیش بینی کند .

۷٫ وجود طرح درس ، نحوه ی ارزشیابی از تدریس معلّم ، یعنی کارآیی و توان علمی معلّم را در فرایند تدریس و بازخورد برای راهنمایان تعلیماتی و بازرسان آموزشی و غیره آسان می کند.

۸٫ داشتن طرح درس مانع از آن میشود که معلم اقدامات ضروری را مورد غفلت قرارد اده و یا آنها را در زمان غلط و یا در شکل نامناسب بکار گیرد.

۹٫ در هنگام تهیه طرح درس معلم نحوه ورود به مطلب و امکانات مختلف آن را مورد بررسی قرار میدهد .

۱۰٫ در هنگام تهیه طرح درس تاثیرات جانبی مثبت ومنفی مورد توجه قرار می گیرند .

۱۱٫ داشتن طرح درس سبب میشود که معلم با شرایط و موقعییت های آموزشی بر خوردی انعطاف پذیر کند .

۱۲٫ طرح درس موجب میشود که معلم از همه امکانات موجود به بهترین شکل ممکن استفاده نماید و فرصت پرداختن به به دانش آموزان و تفاوت های فردی آنها را از طریق (روشهای افتراقی)پیدا کند .

۱۳٫ داشتن طرح درس سبب میشود که تسلسل منطقی موضوع مورد تدریس به خوبی رعایت شود .

۱۴٫ داشتن طرح درس موجب می شود که معلم از هدف های درس دور نشود وطبق برنامه پیش رود.

طرح درس می تواند به طور ذهنی و هم به طور کتبی انجام بگیرد طرح درس کتبی نیز می تواند کلی باشد و وارد جزئیات نشود و فقط خطوط کلی فرایند تدریس را مشخص کرده باشد و هم میتواند به صورت تفصیلی باشد وهمه گامها فعالیتها و پیش بینی های آموزشی و روان شناسی را به دقت تعیین کرده باشد .

برای تکمیل شدن فواید می توان موارد زیر را نیز بیان کرد:
۱-ارائه منطقی و مرحله ای فعالیت های ضروری آموزشی در جریان تدریس.
۲-ایجاد روحیه اعتماد به نفس و آمادگی کامل تدریس در مدارس.
۳-انتخاب و سازماندهی روش های تدریس و فعالیت های یاددهی- یادگیری مناسب با توجه به هدف ها و محتوای درس.
۴-پیش بردن فرایند تحصیل مطابق اصول یادگیری.
۵-پیش بینی نحوه ی فعالیت های معلم و فراگیران در جریان تدریس.
۶-پیش بینی مواد آموزشی و کمک آموزشی . تجهیزات برای تدریس.
۷-پیش بینی انواع ارزشیابی (تشخیصی ِتکوینی ِمجموعی)برای اندازه گیری و سنجش.
۸-نحوه ی پیشرفت تحصیلی فراگیران.
۹-پیش بینی مشکلات احتمالی در جریان تدریس و ارائه راه حلهای مناسب برای رفع آنها.
۱۰-صرفه جویی در وقت.
۱۱-ایجاد انگیزه و رغبت بشتر در فراگیران.
۱۲-ایجاد فرصت استفاده مجدد از طرح درس های تهیه شده در تدریس های بعدی.
۱۳-ایجاد فرصت برای سایر معامان که از طرح درس های یکدیگر استفاده کنند.
۱۴-ایجاد فرصت برای مدیران و کارشناسان آموزشی برای ارزشیابی مناسب از کار معلمان.
۱۵-ایجاد فرصت برای خود ارزشیابی معلم از خودش.

 

منابع:

http://sormath.blogfa.com/post-11.aspx

http://www.latifah.blogfa.com/post-31.aspx

http://hajimath1392.blogfa.com/post-28.aspx

http://jamshidfahmfam.blogfa.com/post-7.aspx

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:لزوم طرح درس,طرح درس ,,

] [ 22:23 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 تدریس اثر بخش و راهکارهای کاربردی آن

هدف از یک تدریس اثربخش فقط انتقال اطلاعات علمی نیست، بلکه نتایج حاصله ی از آن را نیز باید گسترش داد. برای رسیدن به این هدف معلمین با عشق وعلاقه وبرخورداری از شخصیت معنوی وبرجسته وآشنا با اصول وروش های علمی بردل وجان فراگیران خود نفوذ نموده واستعدادهای بالقوه آنان را پرورش داده وشکوفا نمایند.
دراین مقاله ابتدا مفهوم تدریس تبیین وسپس شرایط ویژگیهای یک تدریس اثربخش اعم از آمادگی معلم ،داشتن طرح درس، استفاده از شیوه های مناسب تدریس، مشارکت دانش آموزان درفرایند یادگیری ،تسلط برمطالب تدریس،مدیریت زمان و....... تشریح ورهنمودهای لازم معلمان برای داشتن تدریس موفق وفعال ذکر گردیده است. درپایان نتیجه گیری شده است که برای آنکه تعلیم وتربیت کشور سیرصعودی داشته باشد بایستی معلمان توانمند وحرفه ای درامر تدریس رابطور مستمر آموزش داد.تاتدریس آنان کاملاً اثربخش وپر ثمر باشد.

قرآن کریم درشش آیه ، از کتاب آسمانی ،به عنوان کتابی که تدریس و آموزش داده می شود ، یاد کرده است ازجمله می فرماید:
« کونواربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب وبما کنتم تدرسون »(آل عمران /79) یعنی (حضرت عیسی (ع)می فرماید) شما به سبب آن که کتاب آسمانی را آموزش می دهید وبین خود تدریس می نمایید ،ربانی باشید.(اکرمی 1380)
پیچیدگی رفتار انسان درکلاس ونقش آن درتحقق اهداف آموزشی از سال ها پیش توجه صاحب نظران عرصه تعلیم وتربیت رابه خود جلب کرده است باگذشت سال ها مطالعه و تجربه به این نتیجه رسیده اند که دستیابی به اهداف آموزشی ،زمانی امکان پذیر است . که منابع انسانی دانا،متخصص وبا انگیزش کافی، بادر اختیار داشتن منابع لازم، هدایت ورهبری کلاس را به عهده بگیرد .معلمان درکلاس باید از فن رهبری دربه کارگیری روش های صحیح درتحقیق اهداف آموزشی آگاه با شند تا استفاده ازروش ها وفنون صحیح ومناسب نتایجی مطلوبی راعاید کنند.
اگر باور داریم که جوامع بشری به طور مدام دستخوش تغییر وتحول است،باید قبول کرد که این تحولات ناشی از دگرگونی هایی است که درنظام آموزشی صورت می گیرد.درچنین جوامعی تنوع وپیچیدگی نیازها بیشتر گشته وبرای ارضای این نیازها، به علوم وفنون پیچیده ترین نیاز است وبدیهی است که کسب علوم وفنون درسایه ی روش های پیچیده امکان پذیر خواهد بود،بنابراین وظیفه ومسئولیت معلمین روز به روز سنگین تر می گردد،چرا که روش های سنتی .متداول تدریس قادر به هدایت افراد به سوی یک تحول عمیق نخواهندبود.
حالا دیگر نباید باسخنرانی های طولانی وخسته کننده وبا تعیین تکالیف پیچیده ویا با تهدید واضطراب وتحقیر وسرزنش فراگیران، اسباب تنفر ومدرسه گریزی را در آنان فراهم نمود. دیگر نمی توان با انتقال صرف معلومات به ذهن فراگیران انان رابه یادگیری حفظی وطوطی وار عادت داد، بلکه باید با آموزش چگونه آموختن وچگونه اندیشیدن، کیفیت تفکررادر آنان قوت بخشید اگر هدف از تدریس افزایش کیفیت تفکر درفراگیران باشد، دراین صورت آنها رابایستی به طور عملی درگیر جریان فکر کردن درکلاس های درسی نمود( فتحی آذر،1376)
حال باید به امید اثر بخش نمودن فرایند تدریس کمرهمت بست وکارتدریس رانه فقط انتقال اطلاعات علمی ،بلکه به نتایج حاصله از آن نیز گسترش داد وبرای رسیدن به این هدف باید معلمین با عشق وعلاقه وبا برخورداری ازشخصیت برجسته وبا آشنایی اصول وروش ها وسایر مهارت های آموزش وپرورش، بردل وجان فراگیران خود نفوذ کرده ودر پرورش وشکوفایی استعداد های آنان کوشاباشند.(میر صدوقی 1386)
درفرایند تدریس آنچه به معلم کمک خواهدکرد تا بتواند یک تدریس موفق داشته باشد،میزان شناخت معلم از توانایی های خود ازیک طرف و آگاهی معلم از روند علمی نهفته در فرایند تدریس از طرف دیگر می باشد(سجادی ،1373)
مقاله ی حاضر درنظر داردتا شرایط ویژگی های یک تدریس اثر بخش رابررسی نماید.
مفهوم تدریس:
طبق نظر براون (1377)،درس دادن هرچه باشد تلاشی است چند جانبه که شامل اطلاع رسانی ، پرسش وپاسخ ،توضیح دادن ، گوش دادن، تشویق وترغیب کردن ومجموعه ای از فعالیت های دیگر می شود.گیج (1376) معتقد است که تدریس عبارت است از هر فعالیتی از جانب یک فرد که به منظور تسهیل یادگیری فرد دیگری انجام می شود.
بهارستان(1366) معتقد است که تدریس عبارت است از کاربرد عملی اصول وتئوری های تعلیم وتربیت در جریان آموزش به منظور کسب مهارت های علمی تدریس واخذ کفایت وشایستگی عملی .
تدریس دو مفهوم دارد.زمانی که معلم درکلاس همه کاره است وفراگیران نقش فعال وموثری در فرایند تدریس ندارند .این یک مفهوم بسته ازتدریس است. وزمانی که مشارکت درفرایند تدریس، بیشتر به فراگیران مربوط است ووظایف بین معلم وفراگیران تقسیم می شود ونهایتاً تدریس را به سمتی سوق می دهد که از طریق تعامل انجام پذیرد. یک مفهوم باز از تدریس است .
شرایط یک تدریس اثر بخش:
مهمترین وظیفه معلم ایجاد شرایط یادگیری است .برای مشخص کردن شرایط یادگیری، یادگیری انواع روش ها وکاربرد آن ها برای اهداف متنوع آموزشی لازم وضروری است.
    
 و آن چه مهم تر از یادگیری روش های تدریس است، آگاهی از نحوه یادگیری دانش آموزان وکارکرد مغز آدمی است(کلهر1386) روش های سنتی ومتداول تدریس قادر به هدایت افراد به سوی یک تحول عمیق نخواهد بود بدیهی است چنانچه معلمانی کارآمد الگوی دانش آموزان باشند، راه پیشرفت وترقی هموارتری فراروی آنان خواهد بود.
تدریس کارآمد وموثر یکی از شاخص های آموزش وپرورش پویا می باشد.معلمان درکلاس های درسی جهت تدریس و آموزش مطالب ومحتوای کتاب های درسی از روش ها وشیوه های خاصی استفاده می کنند.این روش ها درکل به دو دسته روش های سنتی نظیر سخنرانی و.... وروش های فعال نظیر بحث گروهی ، حل مسأله ، اکتشافی، یادگیری درحد تسلط و..... طبقه بندی می شوند.هر کدام به شیوه ی خاص خود وبا توجه به موضوعات درسی به کاربرده می شوند(محمودی ،1377) ومعلمان موفق هستند که شاگردان خود مطالب شناختی واجتماعی رابه خوبی عرضه می دارند ونحوه ی کارگیری موثر از آنها را می آموزند (بهرنگی،1371).
راهکارهای کاربردی یک تدریس اثر بخش
معلمانی تدریس اثر
  بخش دارند که به گونه ای مناسب ،اهدافی راکه مستقیم یا غیر مستقیم با یادگیری دانش آموزان مرتبط است، دنبال می کنند.وجهت دستیابی به اهداف آموزشی دانش ومهارت های مورد نیاز رابه دست می آورند تا بتوانند از آن ها درزمان مناسب به شیوه ی مطلوب مورد انتظار به کارگیرند.که در اینجا بعضی از ویژگی های یک تدریس اثر بخش رایادآورمی شویم.
1- آمادگی کامل :
معلم برای یک تدریس خوب ، خود از یک طرف باید از نظر جسمی ،روحی وروانی وعلمی آمادگی داشته باشندوازطرف دیگر مقدمات لازم برای استفاده از زمان تدریس رابا آماده کردن شاگردان وفضای کلاس فراهم کند تا از این طریق کلاس درس به نحو مطلوبی اداره شود.
 2- داشتن طرح درس:
طراحی آموزشی یا طرح درس ،شامل تصمیم گیری درمورد عناصر برنامه وارتباط
    آن ها با یکدیگر است.طرح درس چار چوب کاری معلم را معین می کند. وهدف از طرح درس ،استفاده بهینه از زمان، تصمیم گیری درمورد مضمون ومراحل تدریس وایجاد شرایط لازم شکل بخشیدن به یادگیری است.
3- استفاده ازشیوه های مناسب تدریس:
نیکنا می (1377) می گوید: اثر بخش ترین معلمان، کسانی هستند که می توانند روش های تدریس خود را تغییر دهند، یعنی روش های تدریس آن ها، آن قدر انعطاف پذیر است که می تواند به سهولت با موفقیت های مختلف تطبیق پیدا کند. دریک جلسه تدریس الزاماًنباید ازیک روش تدریس استفاده شود بلکه باید از شیوه های متعددی برای تدریس موضوع مورد نظر استفاده شود .بنابراین معلم باید برروش ها وشیوه های گوناگون تدریس ، مسلط باشد وبا توجه به وضعیت ومقتضیات کلاس درس از روش های خاصی استفاده کند.(مرتضوی زاده- 1386)
4- مشارکت دانش آموزان درفرایند یادگیری:
معلم باید همه دانش آموزان رادرتمام مراحل تدریس ، اعم از شروع تدریس ، ارائه وخلاصه کردن و... فعالانه شرکت دهد تا اداره کلاس به شکل مطلوبی صورت گیرد بدین طریق، دانش آموزان مطالب مورد نظر رابه خوبی فراگیرند زیرا دانش آموزان هستند که یادگیری را محقق می سازند. برای تحقق این امر،لازم است معلم برای دانش آموزان فرصت فعالیتهای علمی نظیر : تجربه،آزمایش ومشاهده را مهیا کند، آنان رابرای مشارکت دربحث های کلاس وسایر فعالیت های جمعی ترغیب کند و اجازه دهد تادر یادگیری خود سهیم شوند.بدین معنا که باید به دانش آموزان اجازه داد درباره آن چه یادمی گیرند ونیز درباره شیوه های یادگیری خود سهیم باشند.
5- نظارت مداوم برکلاس :
معلم بایدتوجه داشته باشد که نگاه خودرا عادلانه دربین دربین فراگیران تقسیم کند زیرا فراگیران بخشی از مطالب درسی از طریق ارتباط چشمی با معلم خود فرامی گیرند.
6- تسلط برمطالب تدریس:
اگر معلم احاطه کامل برموضوعات درسی داشته باشد وبرای شاگردان از نظر علمی شخص مهمی جلوه کند، شاگردان توجه خاصی به سخنان وی خواهند داشت، لذا تسلط معلم برمطالب نقش موثری درپاسخگویی او به سئوالات شاگردان خواهد داشت.

7- استفاده بهینه از وقت:
معلم باید به گونه ای وقت کلاس راتنظیم نماید که وقت او بیهوده تلف نگردد. بعداً نیازبه کلاس های فشرده جبرانی نباشد. او بهتر است از مطالب غیر ضروری پرهیز
  نماید وطبق زمان بندی براساس سر فصل تهیه شده تدریس کند.
8-استفاده از رسانه های کمک آموزشی :
معلمان شایسته است که برای یادگیری بهتر درمحیط آموزشی رسانه های مناسب با تدریس خود را انتخاب کرده ودرجهت تهیه آنها ویا ساختن آن اقدامات لازم را با همکاری مسئولان به عمل آوردند ( کریمیان جعفریان ،1385)
 تنوع در مواد ووسایل ومنابع آموزشی ،روشها وتکنیک ها وفضای آموزشی از سوی آموزش را از حالت یکنواخت و خسته کننده خارج می سازدوبه آن جذابیت وگیرایی می بخشد از سوی دیگر شرایط بهتری برای نوعی تکرار مفید در ارائه محتوا،مفاهیم ،اصول وروشهای علمی مورد نظر فراهم می آورد.
9-
به کار گرفتن حواس  ومهارتهاوتوانایی های مختلف یادگیرنده گان:
تحقیقات روان شناسی یادگیری وعلوم تربیتی بر نقش حواس مختلف دریادگیری اشاره دارد یعنی گرچه بخشی از یادگیری از طریق حس شنوایی انجام می شود ولی بخش عمده دیگر از طریق بینایی ممکن است. حواس دیگری چون لامسه،بویایی وچشایی نیز به سهم خود دریادگیری انسان موثر است. بنابراین اظهارات انجام شده،برای افراد طبیعی ،حس بینایی نقش اساسی تری دریادگیری دارد، پس از آن شنوایی، حواس دیگر درمرتبه بعدی قرار دارند.(میزابیگی 1384)
آندرز1 درخصوص اهمیت وکاربرد مواد بصری می نویسد: استفاده از تصاویر بعدی یا ذهنی بریادگیری مفاهیم2 تأثیر می گذارد.
نکته حائز اهمیت این که نباید آموزش راصرفاً به شیوه های شنیداری3 محدود ساخت بلکه اولویت دادن به شیوه دیداری به ویژه تلفیق شیوه دید دیداری شنیداری تأثیرات مفید
      یاد دهی یادگیری راافزایش می بخشد.
10- تناسب با شرایط وامکانات محیط وحداکثر استفاده از آن:
استفاده از فضای سبز مدارس درصورت موجود ویا استفاده از پارک های نزدیک مدرسه استفاده از برنامه های علمی تلویزیونی ، از طریق ضبط قبلی برنامه یا شناسایی واستفاده از شرایط وامکاناتی که دراختیار والدین قرار داردومی تواند دراختیار کلاس فرزندانشان قرار گیرد از جمله: اولیای شاغل ودارای مسئولیت درمراکز صنعتی ، تولیدی، مخابرات، انتشارات، مراکز هنری،آزمایشگاه ها وفضاهای طبیعی و......
11- تناسب بارشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرندگان:
روش مناسب و آموزش اثر بخش آن است که علاوه برآموزش علمی بررشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرندگان
  نیز تأثیر مثبت داشته باشد.
همچنین بهداشت روانی ودرمان نیز، به مفهوم گسترده وعمیق خود، ارتباطی اساسی با آموزش وپرورش وتربیت دارد.زیرا که اهداف تربیت انسان می توان به مواردی چون ایجادتغییرات مطلوب درافکار، نگرش ها،گرایش ها وکنش های آدمی وایجاد تعادل در شخصیت فرداشاره داشت. لازم است آموزش به گونه ای برنامه ریزی واجرا گردد که در وهله ی اول مغایر با رشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرنده نباشد دروهله ی بعد،آمورش
  مطلوب آن است که حتی الامکان درتقویت چنین جنبه هایی تأثیر مثبت داشته باشد.

12- کاربردهای ارزشیابی تحصیلی، یادگیری وارزیابی آن
عمده ترین هدف های پیشرفت تحصیلی عبارتنداز: - کمک به شناخت نقاط ضعف وقوت یادگیرنده ومیزان موفقیت وی توسط خوداو ومعلم . - ترغیب وهدایت یادگیرندگان جهت مطالعه ویادگیری
کمک به معلم در تعیین مرحله بعدی تدریس پی بردن به نقاط قوت وضعف برنامه درسی واجزا وعناصر آن کمک به معلم درتعیین نقاط قوت وضعف میزان موفقیت خود درامر تدریس به عقیده بر وینگ1 وگلاور2 معلمان کارآمد از مهارت های لازم برای ارزیابی دانش آموزان برخوردار بوده وقادرند میزان یادگیری شان راتعیین کنند. وسایل اندازه گیری عبارتنداز: امتحانات کلاسی- تکالیف درسی یا پروژه های تحقیقاتی و.......
13- توانایی جذب دانش آموز:
به عقیده دکتر سیف3
  یکی از ویژ گی های معلمان کارآمد ، جذب شاگردان به جلسات درس و ادامه شرکت آنان در فعالیت های یادگیری است . معلمان باکفایت می دانند که برای هر دانش آموز ، درس را باید از کجا شروع کرد. آنان هر جا که لازم آید به آموزش انفرادی روی می آورند و سرعت تدریس را متناسب با پیشرفت دانش آموزان تنظیم می کنند.
14- پرورش مهارتهای فکری
معلمان موفق می توانند فعالیت های آموزشی را معنا دار سازند . بدین منظور یک معلم کار آمد یادگیری جدید دانش آموزان جدیدراطوری هدایت می کنند که با دانش قبلی انها همسانی داشته باشند تا دانش آموزان بتوانند دانش جدیدرا به نحوی منطقی در حافظه ی خود سازمان دهند.
15- آموزش روش تهیه گزارش خلاقانه:
روش های تهیه ی گزارش های خلاقانه نظیر آزمایش ها وگزارش ها را به دانش آموزان آموزش داده وآنها رادراین راه یاری نمایید. (رضایی 1386)

رهنمود های لازم برای معلمان


1- درکلاس درس، تک تک شاگردان خود را مورد توجه قراردهید وحتی نگاه خودرابه طور مساوی بین آن ها تقسیم کنید، عدالت رارعایت نمایید واز تبعیض قائل شدن بین دانش آموزان بپرهیزید.(مرتضوی زاده 1382)
2- برای اینکه یک تدریس موفق داشته باشید از توانایی های خود از یک طرف وآگاهی از روندعملی نهفته در فرایند تدریس از طرف دیگر مطلع باشید.
3- نیاز به داشتن و مجهز شدن به اطلاعات روز را در خود تقویت کنید وسعی در دانستن وعمل کردن در مسیر تحقق اهداف
  آموزشی داشته باشید.
4- به دانش آموزان مسئولیت هایی واگذار کنید نظرات دانش آموزان را پذیرا باشید ، شنونده ی خوبی بوده وبه آنها اعتماد کنید
5- در کلاس درس برارزشیابی های مستمر مبتنی بر مدیریت کیفی در رویکرد وفرایند مدار که بیشتر به صورت کیفی است تأکید نمایید
6-درکلاس درس انعطاف پذیر بوده وتلاش مجدانه ای رابرای تحقق اهداف آموزشی به عمل آورید.
7- درکلاس درس قاطعیت داشته باشید و عادلانه عمل کنید ودلایل تصمیم گیری های خودرا توضیح دهید.
8- برسه محور کلیدی ارتباط ، صداقت ،عشق غیر انحصار طلبانه وهمدلی، آگاهی وتسلط کافی داشته باشید.(صفوی زاده ،آقا حسینی 1386).
9- سعی کنید دانش آموزان را به طور انفرادی بشناسید وسهمی از وقت وانرژی خودرا دراختیار هریک از آنها قراردهید. با دانش آموزان رفتار محبت آمیز ومثبت داشته باشید تا در کارهای کلاسی ، شاگردان را به پیشرفت وبه دست آوردن اطلاعات جدید تشویق کنید(مرتضوی زاده 1382)
10- به منظور آن که به نحوه شایسته ای از زمان ، استفاده کنید باید پس از ایجاد انگیزه وآماده سازی دانش آموزان ، درس را در وقت مقرر شروع و تمام کنیم ووقفه های بین کلاسی رابه کمترین حد برسانیدوکلاس را چنان نظم بخشید که از بروز رفتارهای مخرب
 دانش آموزان جلوگیری شود
11- هر چه زودتر اسامی دانش آموزان را بیاموزید تا جایی که می توانید اطلاعاتی درباره ی فردفرد دانش آموزان به دست آورید
12-درابتدای سال ، قوانین ومقرراتی را با کمک دانش آموزان وضع نمایید وبا دید مثبت با شاگردان برخورد نمایید.
13- همیشه بحث های کلاسی را تشویق کنید و مدیریت کلاس با شاگردان سهیم باشید
14- با نظم باشید و به موقع در صورت امکان ، جلوتر ازدانش آموزان در کلاس درس حضور داشته باشید.وآخرین نفری باشید که کلاس را ترک می کنید.
15- خوشرو باشید وسعی کنید همواره تبسمی برلب داشته باشید وبادانش آموزان ، دوستانه برخورد کنید
16- همواره باطرح درس ، وارد درس شوید اما اسیر طرح درس نشوید .
17- برای اعمال مدیریت کلاس درس اثر بخش ، همواره آمادگی خودرااز جهات مختلف، خفظ نمایید به شاگردان احترام بگذارند وبرای آنان ارزش قایل شوند ومعلومات خودرا به رخ شاگردان نکشید زیرا شاگردان خود می توانند قضاوت کنند.

نتیجه
تدریس اثربخش وموثر یکی از شاخص های آموزش وپرورش پویا می باشد . که معلمان برای ایحاد یک تدریس اثر بخش ازراه وروش های خاصی استفاده کرده وبا توجه به موضوعات درسی از آنها بهره می جویند ومعلمانی موفق هستند که به شاگردان خود مطالب شناختی واجتماعی را به خوبی عرضه می دارند ونحوه ی به کارگیری موثر از آن ها را می آموزند. وبا آمادگی از نظر جسمی ، روحی روانی، علمی وارد کلاس می شوند وبرای تدریس از طرح درس استفاده کرده و از دانش آموزان درفرایندیادگیری کمک گرفته و ، نظارت مداوم برکلاس وتسلط برمطالب تدریس دارد.مدیریت شایسته ای درکلاس داشته وبانظم می باشند وبا خوشرویی با شاگردان برخورد می کنند ودانش آموزان رابه طور انفرادی می شناسد وبه شخصیت آنان احترام می گذارند که بارعایت تمام این موارد است که می توان از یک تدریس خوب وموثر بهره جست.
درنهایت باید گفت که بهبود تعلیم وتربیت درهر کشوری مبتنی برکیفیت تدریس معلم واستوار نمودن نقش معلم به عنوان مدیر آموزش درکلاس درس است پس لازم است برنامه های محتلف آموزشی وکلاس های ضمن خدمت جهت آموزش تدریس فعال وبرتر برای معلمان از طرف مسئولین امر تدبیر شود. تا معلمانی توانمند وخرفه ای درامر تدریس داشته باشیم.
منابع :
1- قرآن کریم
2- اکرمی،سید کاظم (1380)« فرهنگ اسلامی ، برنامه درسی وتفکر » تهران ، چاپ اول، انتشارات انجمن اولیاء ومربیان .
3- براون، جرج، تدریس خود(تمرین مهارت های تدریس درمقیاس های کوچک ) ، علمی رووف (مترجم) .(1376) وزارت آموزش وپرورش سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه . تهران
4-بهارستان، جلیل،(1378)، برنامه کارورزی یاتدریس عملی درمرکز تربیت معلم،تهران دفتر همکاری حوزه و دانشگاه
5- بهرنگی ، محمدرضا (1371) مدیریت آموزشی وآموز شگاهی، چاپ اشکان، ناشر: مولف.
6- سجادی ، اسکندر (1376) « هدف از تدریس چیست» مقاله زیر چاپ دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تبریز.
7-رضایی موسی(1386)«مدارس پیشرو کارآمد» تهران، انتشارات انجمن اولیاء ومربیان.
8-صفوی زاده ،نسرین، اقا حسینی ، تقی ،(1386) «شیوه های مدیریت کلاس و
   مهارت های ارتباط با دانش آموز » قزوین انتشارات حدیث امروز.
9- کریمیان،حسین، جعفریان یسار ، حمید،(1385)« راهبردهای تدریس وفنون
  معلمی » قم چاپ اول چاپ: قدس
10- کلهر منوچهر 1386« فرایند تدریس ویادگیری اثر بخش » قزوین ، مرکز تربیت معلم شهید رجایی قزوین انتشارات حدیث امروز
11- گیج،وال،ان. مبانی علمی هنر تدریس. محمود مهر محمدی(مترجم )1376، تهران. وزارت اموزش وپرورش، سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی.انتشارات مدرسه.
12- محمودی عبدالرحمان 1377« تأثیر پیش سازمان دهنده بریادگیری درتدریس روان شناسی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تبریز.
13- مرتضوی زاده، حشمت اله(1386)« مدیریت کلاس درس اثربخش ، موانع
   روش ها وراهکارها قزوین ، مرکز تربیت معلم شهید رجایی قزوین، انتشارات حدیث امروز
14- مرتضوی زاده، سید حشمت اله (1382)، خانواده وافت تحصیلی ، نشریه ، نشریه پیوند: تهران : سازمان مرکزی انجمن اولیاء مربیان.
15- میرزابیگی علی (1384) «برنامه ریزی درسی وطرح درس در آموزش رسمی وتربیت نیروی انسانی »تهران انتشارات یسطرون
   
16- میرصدوقی سید حسن(1386) بررسی نقش خود اثر بخشی معلمان وجوروانی
اجتماعی کلاسی در مدیریت فرایند یاددهی یادگیری»قزوین(1373)فرایند تدریس تهران : تربیت
17- نیکنامی ، مصطفی (1377) مقایسه ویژگی های معلمان خوب واثر بخش » فصلنامه روان شناسی وعلوم تربیتی شماره 7و8 تهران : دانشگاه علامه طباطبایی.

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف و انحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.
دلهایی که روی آن کلمه تقوا و محبت نوشته شده به هرجایی که بخواهند پرواز می‌کنند و کائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می‌آورند.
از دانش آموزی که فکر روشن دارد، ناامید مشو.
اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیبجویی.
معلم پرورنده روان است و پدر و مادر پرورش دهنده جان
علم بزرگترین هدیه‌ای است که مردم نیکوکار می‌توانند به گدایان و بینوایان بدهند.
آن که از دست روزگار به خشم می‌آید هرچه آموخته بیهوده بوده است.
آینده کودکان بسته به تربیت آنهاست.
قرض پدر و مادر به فرزندان علم و ثروت نیست، تربیت واخلاق است.
آموزش و پرورش بدون تجربه بی فایده است.
بهترین زمان برای تربیت اراده، ایام جوانی است.
استعداد چیزی است که در جوانی پیدا می‌شود، اگر آن را تربیت کردید و درصدد تقویت آن برآمدید مانند بذری که در مزرعه خوب کاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتید و آن را تربیت نکردید مانند تخمی که در زمین شوره‌زار افتاده باشد، از بین می‌رود و محصول نمی‌دهد.
اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلکه ساختن انسان است.
اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلما شخص دیگری هستید.
آموزش و پرورش البته مهم است، ولی زندگی کردن خیلی از آن مهمتر است. بنابراین هدف آموزش و پرورش صحیح باید در مرحله اول بهبودی وضع زندگی باشد.
تربیت، علم زندگی و هنر خوب زیستن است.
اگر به فرزند کمی محبت نشان بدهید، وی صدچندان به شما مهر خواهد ورزید.
فکر ساخته تعلیم و تربیتی است که تا امروزه گرفته‌ایم، برای فکر بهتر باید از فردا تعلیم و تربیت بهتری بگیریم.
اگر بزرگان، خویش را خوب تربیت کنند، کودکان خوب بزرگ می‌شوند.
تعلیم و تربیت علم است و معلمی هنر.
اگر در خانواده، با محبت محاکمه شویم در جامعه با خفت مجازات نمی‌شویم.
قبل از آن که کودک را کتک بزنید یقین حاصل کنید که خود سبب خطای او نبوده‌اید.
کسی که از ادب و تربیت پدر بهره ندارد، روزگار او را تربیت خواهد کرد.
بهتر است پدر و مادر را مسبب مسائل و مشکلات خود ندانید. آنها آنچه می‌‌دانستند در حق شما انجام دادند.
ناامیدی شما ناشی از این است که تصور می‌کردید آنها انسان‌های کاملی هستند.
دشواری‌های خود را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنها را از کوچکی متعهد و مسئول بار بیاورید.
تعلیم و تربیت باید در جهت انسان سازی باشد نه پرورش انسان نماهای تحصیل کرده.
بکوشید فرزندانتان را از کودکی با واقعیات آشنا کنید و یک مرتبه و بی‌تجربه و ناآگاه در صحنه اجتماع، آنها را رها نکنید.
به جای دستور دادن، با بچه‌ها ارتباط قلبی برقرار کنید خودتان را تا سطح آنها پایین بیاورید، خود را به جا و در سن آنها تصور کنید، به آنها گوش کنید و به احساساتشان احترام بگذارید.
مربیان باید از گفتارهای سرزنش‌آمیز، ترساندن، تهدید، رشوه دادن، مسخره کردن و پندهای دستوری تا آنجا که ممکن است پرهیز نمایند.           منابع:
۱- تعلیم و تربیت از دیدگاه رسول‌اکرم(ص)
۲- تعلیم و تربیت در اسلام مولف: شهید‌مطهری

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:جملات آموزنده ,جملات آموزش وپرورش , تعلیم وتربیت ,جملات آموزشی,,

] [ 21:30 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

50 راهکار برای تقویت  عزت نفس فرزندان

ضعف عزت نفس زاييده ي خود كودكان نيست . بلكه بزرگ ترها و عموما مادران و پدران مسبب اين موضوع هستند. از اين رو ما مادران و پدران كه مهم ترين تاثير را بر زندگي فرزندانمان مي گذاريم وظيفه داريم به آنان كمك كنيم تا طعم موفقيت را بچشند مرتكب خطا شوند بي آن كه احساس شرم كنند و از وجود خود احساس غرور و سربلندي كنند. اين امر زماني به حقيقت مي پيوندد كه به فرزندانمان نشان دهيم كه آنان مهم بي همتا و داراي ويژگي هاي خاص و منحصر به فردند و از شايستگي و توان كاميابي در تحصيل و زندگي برخوردارند.
تربيت درست كودكان تا حد زيادي در گرو انجام دادن بسياري كارهاي درست و كوچك است . هر پدر و مادري مي تواند بسياري كارهاي درست و مناسب انجام دهد تا در فرزندش احساس « خود ارزشمندي » به وجود آورد. شما مي توانيد از طريق مراقبت گوش دادن ستودن قوت قلب بخشيدن دلگرم كردن و جدي گرفتن فرزند خود به او عزت نفس ببخشيد و انساني كامياب از وي بسازيد. پيشنهادهايي كه در پي مي آيند شما را به جاده ي منتهي به اين مقصود رهنمون مي كند.
روش هاي عملي براي تقويت عزت نفس فرزندان
1
ـ نخستين گام را براي تقويت عزت نفس فرزندتان هم اكنون برداريد : اسمي نامناسب براي فرزند خود انتخاب نكنيد كه يك عمر مايه ي ناراحتي و سرافكندگي شود.
2
ـ هر روز فرزند خود را در آغوش بگيريد .
3
ـ همواره خوبي ها نقاط قوت و ويژگي هاي مثبت را در فرزند خود جست وجو كنيد .
4
ـ به حرف و درد دل هاي فرزند خود خوب گوش دهيد . حرف او را قطع يا جمله هايش را كامل نكنيد . به همه ي حرف هاي او و احساسي كه در آن ها نهفته است توجه كنيد.
5
ـ وقتي فرزندتان نياز به آرامش دارد نگران نباشيد كه موهايتان آشفته يا لباس هايتان چروك شود . اهميت قائل شدن براي فرزندتان سبب مي شود تا بتوانيد رابطه اي صميمانه و عاطفي با او برقرار كنيد. اين يكي از پايه هاي تقويت عزت نفس فرزند شماست .
6
ـ به خواب هاي آشفته فرزندتان ـ كه براي شما بازگو مي كند خوب گوش بدهيد .
7
ـ براي اسباب بازي هاي مورد علاقه ي فرزندتان ارزش قائل شويد .
8
ـ همواره به فرزند خود فرصت ديگري بدهيد تا خطا و اشتباهش را اصلاح كند .
9
ـ وقتي فرزندتان خردسال است هر كاري داريد كنار بگذاريد هر شب او را به رختخوابش برده و برايش قصه بگوييد .
10
ـ هنگام بازي كردن با فرزند خود او را درنظر بگيريد و به حرفش گوش بدهيد تا دريابيد كه نظرش درباره ي خودش و شما چيست .
11
ـ موفقيت هاي فرزند خود راـ هر چند كوچك و ناچيز ـ بستاييد .
12
ـ عادت نكنيد كه فرزند خود را با فرزند ديگران مقايسه كنيد .
13
ـ تا آن جا كه ممكن است شرايطي پيش نياوريد كه به فرزندتان بگوييد : « اگر نكني واي به حالت ! »
14
ـ برخي كتاب هاي مورد علاقه ي شما ممكن است براي فرزندتان جالب و قابل فهم باشد آن را براي او بازخواني كنيد .
15
ـ اجازه دهيد فرزند شما كودك نوزادتان را كمي بغل كرده او را ناز و نوازش كند .
16
ـ اگر هنوز فرزند خردسال شما خودش را خيس مي كند و قادر به استفاده از دستشويي نيست كاري نكنيد كه او احساس كند بچه ي بدي است .
17
ـ برخي اوقات پاي تلويزيون بنشينيد و برنامه هاي مورد علاقه ي او را همراه كودكتان تماشا كنيد .
18
ـ وقتي براي فرزندتان قصه يا افسانه اي تعريف مي كنيد كه آن را دوست دارد بكوشيد نام فرزند خود را روي شخصيت هاي مثبت يا قهرمان آن قصه يا افسانه بگذاريد.
19
ـ به فرزندتان نگوييد : « تو ديگر بزرگ شده اي نبايد بچگي كني . »
20
ـ فرزندتان را وادار به كارهايي نكنيد كه از آن ها هراس دارد .
21
ـ وقتي فرزندتان با شما صحبت مي كند حتما پاسخش را بدهيد يكي از ارزشمندترين هديه ها اين است كه وقت خود را در اختيار او بگذاريد. ناديده گرفتن حرف ها و درد دل هاي فرزندتان سبب مي شود كه او احساس كند فرد بي ارزش و بي مقدار است .
22
ـ افراد را از سر اجبار مجبور به انجام كاري نكنيد .
.
23
ـ به فرزندتان ياد دهيد بعد از خوردن غذا شكرگزار نعمت هاي خداوند باشد .
24
ـ با كمك فرزندتان دانه اي بكاريد يا گياهي برويانيد .
25
ـ در اواخر زمستان با فرزندتان نخستين نشانه هاي بهار را جست و جو كنيد . برانگيختن حس كنجكاوي فرزندتان براي درك شگفتي هاي طبيعت
26
ـ وقتي در سفر هستيد به فرزندتان تلفن كنيد و بگوييد دلتان برايش تنگ شده است .
27
ـ همواره اين بينش را به فرزندتان القا كنيد « مي دانم كه تو از عهده ي انجام دادن آن برمي آيي . »
28
ـ هرگاه خطايي از شما سر زد از فرزندتان عذرخواهي كنيد .
29
ـ به اين نكته ي مهم توجه كنيد كه چگونگي رفتار والدين با يكديگر به اندازه ي نحوه ي رفتار آنان با فرزندشان اهميت دارد.
30
ـ با دادن مسئوليت كارهاي عادي روزانه به فرزند خود او را فردي مسئوليت پذير بار آوريد . (مثل آب دادن به گلدان )
31
ـ همراه فرزندتان دعا و نيايش كنيد .
32
ـ اگر فرزندتان گوشه گير و خجالتي است و در جمع احساس راحت بودن نمي كند در حضور ديگران برايش احترام قائل شويد و در خلوت در آغوشش بگيريد.
33
ـ به ياد داشته باشيد هيچ بچه اي نبايد با احساس زيادي بودن و سر بار بودن زندگي كند .
34
ـ در حضور فرزندتان از موفقيت هاي او براي ديگران تعريف كنيد .
35
ـ به فرزندتان ياد بدهيد كه با ادب و با نزاكت باشد . ادب و نزاكت سبب مي شود كه او در اجتماع عزت نفس بيشتري داشته باشد.
36
ـ نگذاريد فرزندتان به بازي هاي ويدئويي يا رايانه اي خشونت آميز رو آورد .
37
ـ اگر قرار است اتفاق مهمي (چه خوب چه بد) در خانواده رخ دهد صبر نكنيد تا آخرين دقيقه خبر آن را به فرزندتان بدهيد. اگر جز اين باشد او احساس مي كند كه وجودش در خانواده اهميتي ندارد.
38
ـ از به كار بردن كلمه ها و عبارت هاي توهين آميز (مانند : گوساله ! يا تو به هيچ دردي نمي خوري ) خطاب به فرزندتان جدا خودداري كنيد.
39
ـ تا آن جا كه امكان دارد در مسائل و مشكلات مربوط به روابط خواهرها و برادرها دخالت نكنيد . معمولا خود آنان مسائل شان را بهتر حل مي كنند.
40
ـ حريم خصوصي و امور شخصي فرزند خود را محترم شماريد .
41
ـ در روز جشن نيكوكاري يا جشن عاطفه ها همراه فرزندتان براي كمك برويد .
42
ـ به فرزندتان كمك كنيد تا از تغييرات جسمي اي كه در دوران نوجواني و جواني در او ايجاد مي شود آگاه باشد.
43
ـ مراقب باشيد كه استفاده از رايانه بخش عمده اي از وقت و زندگي فرزند جوانتان را نگيرد تا او را از داشتن زندگي فعال و اجتماعي بازدارد. و به فردي منزوي و محروم از حضور در جمع همسالان تبديل كند.
44
ـ در پايان هر سال همراه با فرزندتان كاميابي ها و دستاوردهاي فردي و خانوادگي دوازده ماه گذشته را مرور و ارزيابي كنيد.
45
ـ سعي نكنيد در رفتار بينش يا لباس پوشيدن فرزند جوانتان الگويش شما باشيد .
46
ـ فرزند خود را با پوشش و سر و وضع مناسب روانه ي مدرسه كنيد .
47
ـ به فرزندتان اجازه دهيد تا با شما در برنامه ريزي براي بهبود امور جاري خانه و خانواده هم فكري كنند .
48
ـ به فرزندتان نشان دهيد كه چگونه وظايف و تكاليف بزرگ را به مراحل يا اجزاي كوچك تر تقسيم كند و آن ها را يك به يك (قدم به قدم ) انجام دهد تا از دشواري كار كاسته شود.
49
ـ براي واداشتن فرزندتان به انجام كاري به او رشوه ندهيد . اين ابزار مناسبي براي ايفاي نقش مادر يا پدر بودن نيست .
50
ـ به انديشه ها ايده ها و نظرهاي فرزندتان بي اعتنا نباشيد و آن ها را بي اهميت و ناچيز نشماريد .

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

علل ترس در کودکان

اینکه چرا کودکان می‌ترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترس‌ها عنوان کرده‌اند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کرده‌اند. در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان می‌دهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان می‌دهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.

گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت ، جدا شدن از والدین و... به صورت ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت برخی از ترس‌های مشخص و معین کودک می‌تواند ریشه‌های روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد. در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود می‌آورد. ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. مثلا مادری که از عنکبوت می‌ترسد این ترس خود را به کودک منتقل می‌کند. این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می‌پذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.

کودکی که نیاز به احساس امنیت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدین و خانواده خود شروع به شناسائی محیط ها و موقعیت‌های امن از ناامن می‌نماید. و در این راستا کاملا متکی بر آنهاست. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می‌دهد برای او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می‌آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست. گاهی اوقات ترس کودک ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است. والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می‌کنند و یا از چیزی می‌ترسانند. مثلا مادر به کودک خود می‌گوید اگر شلوغی کنی می‌روم و دیگر بر نمی‌گردم. یا برای وادار کردن به او خوردن دارو او را از آمپول می‌ترساند. فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد می‌کنند ، می‌تواند به صورت ترس‌های مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتی‌ها و اضطراب‌های روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و... مشخص می‌شوند.

از جمله عوامل دیگر شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و... همینطور است تماشای فیلم‌های ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک می‌گذارد موجب وسعت یافتن این صحنه‌ها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک می‌شود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.

چگونگی برخورد با ترس در كودكان....

- هرگز احساسات و ترس در كودك را بی ارزش نشمارید و هیچ گاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نكنید و بدانید كه بی توجهی به چیزهایی كه او را می ترساند كمكی به حل مشكل نمی كند.

- از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره آن با او صحبت كنید، این راه در صورتی كه ترس كودك ناشی از وقوع یك اتفاق تحریك كننده باشد، بسیار مفید است.

- بیش از حد لزوم از او مواظبت نكنید و اجازه بدهید او خودش از چیزهایی كه می ترسد دوری كند و كودك را هیچ وقت به انجام دادن كارهایی كه از آن واهمه دارد وادار نكنید.

- بیش از حد عكس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد شما باعث تقویت ترس در كودك می شود.

- به كودك دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط گردد. برای مثال اگر او از رفتن به یك مدرسه جدید می ترسد، باید با او همدردی كنید و برایش توضیح دهید. به عنوان مثال بگویید «من می دانم كه از رفتن به این مدرسه هراس داری و شاید از این كه دوستان جدیدی پیدا می كنی نگران هستی؛ ولی من فكر می كنم در آن لحظه احساس خیلی بهتری خواهی داشت.»

با او در مورد چیزهایی كه او را می ترساند گفت وگو كنید. به او یادآوری كنید كه قبلاً هم دوستان جدید زیادی پیدا كرده بود و او را تشویق كنید كه به مدرسه برود. راه حل مفید دیگر این است كه شما برایش نقش بازی كنید كه چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفی كند.

- یادش بیاورید كه قبلاً هم در یك زمانی از چیزی می ترسیده و بعد از مدتی ترسش ریخته و دیگر از آن نمی ترسد.

- به او قوت قلب بدهید و به او كمك كنید تا با ترس روبه رو شود. در ضمن در یك دوره طولانی، صلاح نیست دائم به او یاد بدهید كه از هر چیزی كه می ترسد دوری كند.

سرانجام اگر ترس تبدیل به یك بیماری شود و به هیچ طریقی نتوان ترس را از بین برد مخصوصاً اگر در رشد و فعالیت های روزمره كودك تأثیر بگذارد، می بایست جهت درمان به یك روان پزشك كودك مراجعه كنید.

چه نوع ترس‌ها به توجه و درمان نیاز دارند؟

در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترس‌ها در سنین خاصی طبیعی‌تر هستند. بنابراین اگر چنین ترس‌هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین می‌رود. همینطور برای تشخیص ترس‌های غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.

هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی می‌ترسند ولی این ترس چندان وحشت‌زا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمی‌کند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانیکه نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده می‌شود و رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.

برای درمان ترس در کودکان چه باید کرد؟

Ø      روان شناسان برای کاهش ترس‌های کودکان راههای زیادی را توصیه می‌کنند. آنها در وهله اول به والدین توصیه می‌کنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس‌ها نمایند.

Ø      توصیه بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم.

Ø      هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می‌رسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی‌تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.

Ø      حتی زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان می‌شود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایده‌ای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی می‌ترسد،هر چند کودک حمایت‌ها و درمان‌هایی را ازروان‌شناس و مشاور خود دریافت می‌کند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می‌پذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین می‌برد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.

Ø      بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول می‌ترسد، می‌توانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر می‌توان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده می‌شود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمان‌های رفتاری او می‌توان اقدام به حل مشکل کودک نمود.

 

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب: ترس کودکان ,علل ترس کودکان ,درمان ترس گودکان,,

] [ 20:48 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]


این رفتارها یعنی نمی خواهم حرفهایت راگوش کنم!بس کن!

1-        پوشاندن بینی با نوک انگشتانش؛

2-     نگاه داشتن پاها دروضعیتی دور از گیرنده؛

3-      مالش یا خاراندن گردن وسر؛

4-      کوبیدن پا به زمین؛

5-      مشت کردن دست وگره کردن دست ها دریکدیگر؛

6-      نگاه به آسمان؛

7-      چرخاندن سر به مفهوم مخالفت؛

8-      کاهش ارتباط چشمی؛

9-      پوشاندن دهان با کف دست؛

10-    تکان دادن بدن و معذب بودن ؛

11-      ضربه های متوالی با دست به چیزی ؛

علایم مثبت ، گوش کردن به حرف های شما....حرف بزن!

1-      متفکرانه سر تکان دادن؛

2-      قرار دادن بدن بسوی گوینده؛دست کشیدن روی چانه؛

3-      بازوی گشاده وراحت بودن وضعیت بدن؛

4-      گفتن واژ ه های تایید آمیز مانند آهان؛

5-      ارتباط چشمی ؛ به ویژه بزرگ شدن مردمک چشم

6-      نحوه برخورد مطابق با مطالب ارائه شده از طرف شما

با همه ی این اوصاف کم گوی وگُزیده گوی چون دُر

 

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب: گوش کردن , کوبیدن پا به زمین خوب گوش دادن , گوش ندادن , ,

] [ 20:39 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]


بیشتر مردم فکر می کنند که عشق پدر و مادر به فرزند امری ساده، روشن و واضح است اما آیا فرزندانتان آن را می دانند؟

آیا فرزندانتان می دانند آنها را دوست دارید؟

بی تردید شما فرزندان خود را دوست دارید. آیا آنها هم می دانند که دوستشان دارید؟ بیشتر مردم فکر می کنند که عشق پدر و مادر به فرزند امری ساده، روشن و واضح است شما هر روز عشقتان را به هزاران شیوه به فرزندتان نشان می دهید. ولی گاهی کودک منظورتان را درک نمی کند، درست مانند این که به زبان دیگری سخن می گویید. حداقل سه زبان برای ابراز عشق وجود دارد: نشان دادن عشق، گفتن (بیان کردن) ، و نوازش کردن.

دکتر اسمیت، روان شناس، توضیح می دهد که ابراز علاقه و توجه به بچه های کوچکتر آسان تر است بچه ها درک مستقیمی از اطرافشان دارند. ابراز علاقه روشی برای مطمئن کردن کودکی است که به نوازش و اطمینان بین والدین و خودش نیاز دارد.
کودکان نوپا ممکن است همیشه درک نکنند که چه می گویید، ولی والدین می توانند با صدای آرام و مهربان با کودکان گفتگوی مثبت داشته باشند. اغلب لحن صدای شما منظورتان را از کلماتتان بیان می کند.
ارتباط چهره به چهره نیز مهم است گاهی والدین نمی دانند که کودکان چه درکی از چهره آنها دارند. به آینه نگاه کنید. ظاهر معمولی شما چگونه است؟ آیا خوشحال به نظر می رسید یا عصبانی و یا ناراحت؟ بچه ها را در آغوش بگیرید، ببوسید، نوازش کنید، لبخند بزنید و با آنها بخندید.
خوشا به حال والدینی که در دوران کودکی فرزندانشان اوقاتی را به آنها اختصاص می دهند، زیرا کودک باید در چند سال آینده با بسیاری از مشکلات نوجوانی مقابله کند.
گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرایطی ، بسیار جالب است این کار ، به ویژه اگر بدون حضور برادر یا خواهرش باشد ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقویت می کند، زیرا در مدت حتی 10 یا 15 دقیقه، توجه ویژه شما به او فرصت صحبت کردن، مرکز توجه بودن و همچنین توجه شما به حرفهایش را فراهم می کند.



چند روش برای نشان دادن علاقه


وقتی به فرزندتان می رسید، به چشمهایش نگاه کنید، دستهایش را بگیرید، نوازشش کنید، با او بازی کنید و با هم قدم بزنید. به او بگویید دوستش دارید و از داشتن او

خوشحالید،

-1 با آنها بخندید.

-کارهایی پیدا کنید که می توانید با هم انجام دهید.
3
-به کارها و تکالیف مدرسه شان علاقه نشان دهید.
-4
بدانید که به چه چیزهایی علاقه دارند و برای رسیدگی به این مسائل وقت صرف کنید.
5
-غذا را با هم بخورید و آنها را در خانه به حساب بیاورید.
-6
به آنها بگویید که برای شما استثنایی و فوق العاده هستند.
-7
برای توضیح مسائل و پاسخ به سؤالاتشان وقت بگذارید.
8
-به آنها بیاموزید که در شرایط گوناگون چگونه رفتار کنند.
-9
از خودتان به خاطر آنها، مراقبت کنید.
-11 
به آنها بگویید از این که پدر و مادرشان هستید، خوشحالید.
-12
وقتی آنها را می بینید، لبخند بزنید.
-13 
هر روز به آنها بگویید که دوستشان دارید.

 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:روشهای نشان دادن علاقه, فرندان ,دوست داشتن, ,

] [ 20:28 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 

چارلی چاپلین میگوید :

 

 

آموخته ام که، با پول میشود....

خانه خرید ولی آشیانه نه،

رختخواب خرید ولی خواب نه،

ساعت خرید ولی زمان نه،

می توان مقام خرید ولی احترام نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش نه،

دارو خرید ولی سلامتی نه،

خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ،

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من
 
می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد





 

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:سخنان جالب ,چارلی چاپلین , حتما بخوانید ,

] [ 20:13 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 

هراتفاقی که میافتد به نفع ماست!

توی كشوری یه پادشاهی زندگی میكرد كه خیلی مغرور، ولی عاقل بود یک روز برای

پادشاه انگشتری به عنوان هدیه آوردند    ولی روی نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی

ساده بود.

شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ؟ و چرا چیزی روی آن نوشته نشده است؟

فردی كه آن انگشتر را آوره بود گفت:

من این را آورده ام تا شما هر آنچه كه میخواهید روی آن بنویسید.

شاه به فكر فرو رفت كه چه چیزی بنویسد كه لایق شاه باشد و چه جمله ای به او پند میدهد؟

همه وزیران را صدا زد وگفت:

وزیران من، هر جمله و هرحرف با ارزشی كه بلد هستید بگویید.

وزیران هم هر آنچه بلد بودند گفتند، ولی شاه از هیچكدام خوشش نیامد. دستور داد كه بروند

عالمان و حكیمان را از كل كشور جمع كنند و بیاورند وزیران هم رفتند و آوردند.

شاه جلسه ای گذاشت و به همه گفت كه هر كسی بتواند بهترین جمله را بگوید جایزه خوبی

خواهد گرفت


هر كسی چیزی گفت باز هم شاه خوشش نیامد تا اینكه یه پیر مردی به دربار آمد و گفت با

شاه كار دارم.

گفتند تو با شاه چه كاری داری؟

پیر مرد گفت برایش جمله ای آورده ام

همه خندیدند و گفتند تو و جمله. ای پیر مرد تو داری میمیری، تو را چه به جمله خلاصه پیر

مرد با كلی التماس توانست آنها را راضی كند كه وارد دربار شود، شاه گفت تو چه جمله ای

آورده ای؟

پیر مرد گفت:    جمله من اینست"هر اتفاقی كه برای ما می افتد به نفع ماست"

شاه به فكر فرو رفت و خیلی از این جمله استقبال كرد و جایزه را به پیر مرد داد. پیر مرد

.در حال رفتن گفت: دیدی كه هر اتفاقی كه می افتد به نفع ماست

شاه خشمگین شد و گفت چه گفتی؟ تو سر من كلاه گذاشتی

پیر مرد گفت نه پسرم

به نفع تو هم شد،  چون تو بهترین جمله جهان را یافتی

پس از این حرف پیر مرد رفت

شاه خیلی خوشحال بود كه بهترین جمله جهان را دارد و دستور داد آن را روی انگشترش

حك كنند


از آن به بعد شاه هر اتفاقی كه برایش پیش میآمد میگفت:

هر اتفاقی كه برای ما میافتد به نفع ماست

تا جائی كه همه در دربار این جمله را یاد گرفنه وآن را میگفتند:

كه هر اتفاقی كه برای ما میافتد به نفع ماست

تا اینكه یه روز پادشاه در حال پوست كندن سبیبی بود كه ناگهان چاقو در رفت و دو تا از

انگشتان شاه را برید و قطع كرد، شاه ناراحت شد و درد مند وزیرش به او گفت:

هر اتفاقی كه میافتد به نفع ماست

شاه عصبانی شد و گفت انگشت من قطع شده تو میگوئی كه به نفع ما شده به زندانبان دستور

داد تا وزیر را به زندان بیندازد وتا او دستور نداده او را در نیاورند

چند روزی گذشت یك روز پادشاه به شكار رفت و در جنگل گم شد تنهای تنها بود ناگهان

قبیله ای به او حمله كردند و او را گرفتند و می خواستند او را بخورند شاه را بستند و او را

لخت كردند این قبیله یك سنتی داشتند كه باید فردی كه خورده میشود تمام بدنش سالم باشد

ولی پادشه دو تا انگشت نداشت


پس او را ول كردند تا برود

شاه به دربار باز گشت و دستور داد كه وزیر را از زندان در آورند. وزیر آمد نزد شاه و گفت:

با من چه كار داری؟

شاه به وزیر خندید و گفت:

این جمله ای كه گفتی هر اتفاقی میافتد به نفع ماست درست بود، من نجات پیدا كردم ولی این

به نفع من شد ولی تو در زندان شدی این چه نفعی است شاه این راگفت و او را مسخره كرد.

وزیر گفت: اتفاقاً به نفع من هم شد

شاه گفت: چطور؟

وزیر گفت: شما هر كجا كه میرفتید من را هم با خود میبردید، ولی آنجا من نبودم اگر می

بودم آنها مرا میخوردند. پس به نفع من هم بوده است.

وزیر این را گفت و رفت.

~~~~~~~~~

نكته اخلاقی: هر اتفاقی كه میافتد به نفع ماست

 

من به این جمله ایمان 100% دارم



 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:نکته اخلاقی,نفع, به نفع ماست ,انگشتر ,پادشاه, زندان, مزیر,,

] [ 19:57 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]


این دو داستان کوتاه را مطالعه کنید، امیدواریم تغییری بزرگ در زندگیتان ایجاد کند.

 

(1)
یک استاد دانشگاه کلاسش را با بالا بردن لیوانی که درونش مقداری آب بود شروع کرد. او لیوان را به اندازی که همه آنرا ببینند بالا گرفت و از دانشجویان پرسید: "فکر میکنید وزن این لیوان چقدر است؟"
دانشجویان پاسخ دادند...
"50
گرم!"...
"100
گرم!"....."150 گرم!"
استاد گفت:
"
تا زمانی که آنرا وزن نکنم واقعاً نمی دانم.
اما سوال من این است که اگر برای چند دقیقه لیوان را به همین صورت نگه دارم چه اتفاقی می افتد؟"
دانشجویان پاسخ دادند: "هیچی!"
استاد پرسید: "خوب اگر همین حالت به مدت یک ساعت نگه دارم چطور؟"
یکی از داشجویان گفت: "دستتان درد می گیرد."
"
درست، حالا اگر به مدت یک روز لیوان را بالا نگه دارم چه؟"
یکی از دانشجویان پاسخ داد:
"
دستتان کرخت و بی حس می شود و ممکن است دچار فشار شدید عضلانی و رعشه شوید و مطمئن کارتان به بیمارستان می رسد!"
...
و همه شروع به خندیدن کردند.
استاد گفت:
"
خیلی خوب، اما آیا در تمام این مدت وزن لیوان تغییر می کند؟"
همگی جواب دادند: "خیر"
استاد دانشجویان را به فکر فرو بُرد: "پس چه چیزی باعث فشار عضلانی و درد دست شد؟ اکنون برای رهایی از درد چه کاری باید انجام دهم؟"
یکی از دانشجویان پاسخ داد: "لیوان را زمین بگذارید!"
استاد گفت: "دقیقاً!"
مشکلات زندگی چیزی شبیه این هستند. برای چند دقیقه در ذهنتان نگهشان دارید، بنظر مشکلی پیش نمی آید.
برای مدتی طولانی نگهشان دارید، دردش شروع می شود.

باز هم مدت زمان نگهداری را بیشتر کنید، باعث رخوت، رعشه و ناتوانی شما میگردند.
قادر به انجام هیچ کاری نخواهید بود.
فکر کردن به چالشها و مشکلات زندگی مهم است، اما حتی مهم تر این است که در انتهای هر روز قبل از خواب آن مشکلات را زمین بگذارید.
به این ترتیب استرستان رفع می شود و وقتی از خواب بیدار می شوید سرحال، با نشاط و قوی هستید و میتوانید هر مشکل و چالشی که در طول روز با آن برخورد میکنید را برطرف کنید.


(2)
ارزش خود را بدانید...

سخنران مشهوری سمینار خود را با بالا بردن یک اسکناس 500 روپیه ای شروع کرد.

در سالنی که 200 نفر حصور داشتند سوال کرد "چه کسی مایل است این اسکناس را به او بدهم؟" همه دستها بالا رفتند. او گفت "قرار است این اسکناس را به یکی از شما بدهم ولی قبل از آن..." سپس شروع به مچاله کردن اسکناس کرد و پرسید: "هنوز کسی می خواهد؟"

بار دیگر دستها همه بالا رفتند. او ادامه داد: "خوب، حالا چطور؟"، اسکناس را بروی زمین انداخت و با کفشهایش شروع به ساییدن اسکناس کرد. در حالی که کاملاً مچاله و کثیف شده بود آن را برداشت و پرسید: "آیا هنوز کسی این را می خواهد؟"

دوباره همه دستها بالا رفتند، ادامه داد، "دوستان، همگی شما امروز درس ارزشمندی را آموختید. من هر کاری با پول کردم باز شما خواهان آن بودید چون بهایش کم نشد و هنوز همان 500 روپیه می ارزید. خیلی اوقات در زندگی به خاطر تصمیماتی که میگیریم و شرایطی که در مسیرمان ایجاد می شود می افتیم، مچاله می شویم و روی کثیفی زمین می خوریم و آنگاه احساس می کنیم که دیگر ارزشی نداریم. اما هیچ اهمیتی ندارد که چه اتفاقی افتاده و یا خواهد افتاد، شما هرگز ارزشتان را از دست نخواهید داد."

شما خاص هستید، هیچگاه اجازه ندهید ناامیدی های گذشته بر آرزوهای آینده تان سایه بیفکند.

"ارزش، فقط زمانی یک ارزش است که بهایش قدر دانسته شود"


 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب: حتما بخوانید, ارزش, مشکلات, سختی , فشار , اسکناس ,,

] [ 19:36 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

شركت درآزمون

بسیاری ازعوامل هستند كه با وجود سادگی وسهولت اجرا، درموفقیت یا عدم موفقیت دانش­آموزان دركنكور بسیار تاثیر گذارند ولی متاسفانه، اغلب مورد بی­توجهی یا كم توجهی ما قرار می­گیرند.در صورتی كه، استفاده­ی صحیح از این عوامل و ابزار ، می­تواند راندمان زحماتی راكه كشیده­ایم تاچند برابر، افزایش دهد.از آنجا كه در مرحله ی قرار گرفته ایم، كه آزمون­های آزمایشی مرحله ای وجامع را در پیش رو دارید، درباره­ی كارهایی كه باید برای حضور موفق وآرام در جلسه­ی كنكور انجام دهید، گفتگو می­كنیم تا با تمرین وتكرار آن ها در آزمون­های آزمایشی، در كنكور اصلی، این ابزار را به راحتی به كار ببندید.

1-شیوه­ی صحیح تست زنی:

دراین رابطه ابتدا باید به انواع سوالات دركنكوروتقسیم بندی آن ها توجه كرد.

الف)سوالات ساده كه بایك بار خواندن سریع یا با یك راه حل كوتاه وساده به پاسخ آن ها دست پیدا می­كنید.

ب)سوالات نیمه مشكل كه نیاز به راه حل طولانی دارند و در مرحله دوم پاسخ­گویی خواهند شد ودركنار آن ها علامت (+) قرا می­دهید.

ج)سوالات مشكل كه درصورتی كه وقت اضافه داشتید، باید به آن ها پاسخ دهید ودركنار آن ها علامت (-) قرار می­دهید.

با توجه به تقسیم بندی فوق، شروع به خواندن سریع سوالات می­كنیم ودراین مرحله سوالات دسته الف(درهمه­ی دروس) را پاسخ
می­دهیم وسوالات قسمت (ب )و (ج) راعلامت گذاری می­كنیم.پس ازپایان این مرحله ، سوالاتی را كه با علامت (+) مشخص شده­اند حل
می­كنیم و در صورتی كه وقت اضافه­ای داشتیم ودر مرحله­ی بعد، به حل مسائلی كه باعلامت (-) مشخص شده­اند می­پردازیم.

در مراحل فوق به چند نكته مهم توجه كنید:

اول: احتمال دارد در بعضی از آزمون ها سوالات به نحوی چیده شده باشند كه شما نتوانید به چند سوال اول، پاسخ بدهید. دراینصورت با حفظ خونسردی، این سوالات را علامت گذاری نموده وبه سراغ سوالات بعدی بروید.اگر با چنین آزمونی مواجه شدید، از طراحان سوال ایراد نگیرید، این امر ممكن است در كنكورهای سراسری وآزاد نیز اتفاق بیافتد.

دوم: در مرحله­ی اول، سوالات قسمت الف، درمرحله­ی دوم سوالات قسمت (ب) ودر مرحله­ی سوم سوالات قسمت (ج) را پاسخ دهید وسوالات را به ترتیب دفترچه سوال جواب بدهید.

سوم: سعی كنید به ترتیب دفترچه پاسخ بدهید مگر آنكه در درسی فوق العاده ماهر هستید.این مورد را بایك مشاوره زبده مشورت كنید.

چهارم : در صورت كمبود  وقت، به سراغ دروسی كه ضریب بالاتری دارند، بروید.

پنجم:فقط سوالاتی را جواب بدهید كه به جواب آن ها اطمینان دارید.

 

2-آرامش در لحظه شروع آزمون:

معمولاً دانش آموزان در لحظه شروع آزمون، با دستپاچگی مواجه می­شوند، سریع شروع به پاسخ­گویی تست ها می­كنند. و همین امر باعث می شود چند دقیقه­ی ابتدای آزمون را از دست بدهند وسوالات ابتدایی را با آرامش وتمركز حواس كمتری پاسخ بدهند. بارعایت نكات زیر، این اضطراب بی مورد را از خود دور كنید:

الف)تفكر مثبت داشته باشید وبه خودتان بگویید:« حتماً موفق خواهم شد.همه چیز برای موفقیت من فراهم است».

ب) نفس عمیقی بكشید.

ج) خونسرد باشید وحس سرحال بودن ونشاط را درخود القاء كنید.

د) نگاهی به دوروبرخود بیندازید و برمحیط جلسه­ی آزمون مسلط شوید.

ه) هنگامی­كه اعلام شد:« داوطلبین ، آزمون را آغاز كنید».مضطرب نباشید، زیرا لحظه­ی نتیجه­گیری وموفقیت شما فرا رسیده است، كمی صبر كنید تا داوطلبین دیگر برگه ها را ازروی زمین بردارند، سپس به آرامی برگه­ی خود را از روی زمین بردارید، چند نفس عمیق بكشید وبا توكل برخدا واستعانت ازائمه­ی اطهار، پاسخ گویی به سوالات را آغاز كنید.

3-زمان:

برای اینكه هنگام پاسخ­گویی به سوالات، گذر زمان شمارا اذیت نكند ودرعین حال هر چند وقت یكبار بتوانید زمان را كنترل كنید، ساعت خود را از دستتان باز كرده ودر جیبتان قراردهید.سعی كنید ساعت مچی شما از نوع كامپیوتری ودیجیتالی باشد كه دقایق رابه شما دقیق­تر نشان می­دهد .

داوطلب گرامی، یكی از مواردی كه هنگام شركت در آزمون بسیار حیاتی است، مدیریت زمان در هنگام پاسخگویی به سوالات است. به این معنی كه، باید ضمن این­كه گذر زمان را درنظر دارید، بیش از حد معمول به آن توجه نكنید ومرتباً به ساعت خود نگاه نكنید. زیرا اینكار هم از تمركز شما خواهد كاست وهم اینكه باعث اضطراب شما خواهد شد. باید از هم اكنون ، درآزمون های آزمایشی بسیار به این نكته دقت داشته باشید وسعی كنید ذهن خود را عادت دهید كه خودش گذر زمان را به طور حدودی درنظر داشته باشد ودرهر ساعت، فقط چند بار مجبور باشید به ساعتتان مراجعه كنید.

4- پاك كن:

پاك كن خود را در روی صندلی دركنار پاسخ­نامه قراردهید تادرمواقع لزوم، به سرعت قابل دسترسی باشد.

نكاتی راكه دراینجا ذكر شد، درهمه آزمون­های آزمایشی كه تاقبل از كنكور درپیش دارید، انجام دهید تا درروز كنكور بدون هرگونه اضطراب ومشكلی ،به سوالات پاسخ دهید.

 

دکتر نکویی

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ چهار شنبه 4 دی 1392برچسب: شیوه تست زدن , شیوه صحیح تست زنی,,

] [ 20:40 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

مهمترین عامل موفقیت

مهم ترین عامل تعیین کننده ی موفقیت وشادمانی درزندگی ما، اعتقادی است که به خویشتن داریم.لذا هرچه باور ما به خودمان بیشتر شود،دروازه های موفقیت وشادکامی بیشتری به روی ما گشوده خواهد شدوبا قدرت ایجاد شده ازطریق شناخت وباور خود، همیشه مشکلات وموانع رابرطرف می نمائیم.

 این شمائید که افکار خود راانتخاب می کنید پس باز هم این شمائید که می توانید با جایگزین کردن عقاید مثبت به جای افکار منفی برای همیشه از گزند اندیشه های منفی رهایی یابید.

یادتان باشدیکی از رموز رسیدن به فرصت های طلایی،«خود شناسی» است.مشروط به اینکه قدم بعدی، پشتکار، تلاش واعتماد بنفس باشد

 

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:موفقییت ,مهمترین عامل, خود شناسی,,

] [ 20:25 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

 

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه می کرد.
سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر می رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد. آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد. پروانه به راحتی از آن خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود.
آن شخص بازهم به تماشای پروانه نشست چون انتظار داشت که بالهایش باز و گسترده و محکم شوند و از بدن او محافظت کنند. اما چنین اتفاقی نیفتاد!

در واقع پروانه بقیه عمرش را می خزید و هرگز نتوانست پرواز کند. چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که : محدودیت پیله و تلاش برای خروج از سوراخ آن راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه قرار داده بود تا بتواند بعد از خروج از پیله پرواز کند.
اگر خداوند اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم و به اندازه کافی قوی نمی شدیم و هرگز نمی توانستیم پرواز کنیم.

من قدرت خواستم و خداوند مشکلات را برسر راهم قرار داد.
من دانایی خواستم و خدا به من مسایلی داد تا حل کنم.
من سعادت و ترقی خواستم و خداوند به من تفکر و توان جسمی داد تا کار کنم.
من جرات خواستم و خداوند موانعی برایم قرار داد تا بر آنها غلبه کنم.
من عشق خواستم و خداوند افرادی را به من نشان داد که نیازمند کمک بودند.
من به هر چه خواستم نرسیدم اما به هر آنچه نیاز داشتم دست یافتم .
پس بدون ترس زندگی کن.

.حدیث موضوعی ... برجمال محمد صلوات

[ سه شنبه 3 دی 1392برچسب: مشکلات , وجود مشکلات حسن است ,,

] [ 22:32 ] [ ح کيومرثي ]

[ ]

.

.
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
..کد صفحه بندی لوکس بلاگ.txt - 650 B . اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً *************** بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الاَْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ، یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ .