[ پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:سی مکان دیدنی , مکان دیدنی, ,
] [ 22:13 ] [ ح کيومرثي ][
.. .
( بــــهـــــا ر مـــــعــــر فــت )معرفت درگرانيست به هرکس ندهندش** پرطاووس قشنگ است به کرکس ندهندش |
[ پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:سی مکان دیدنی , مکان دیدنی, , ] [ 22:13 ] [ ح کيومرثي ][
شاد باش و مستقل نه یک روز بلکه هزاران سال ، بگذار آوازه ی شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که:
آفرین :استقلال یعنی خودت باید از پله ها بالابری ها .
.حدیث موضوعی ... شاخص موفقیت که توسط MaryEllen Tribby تهیه شده و توسط تکنولایف ترجمه شده را به شما معرفی می کنیم. وی این شاخص را پس از ملاقات و کار با موفق ترین و باهوش ترین کارآفرینان جهان و الهام گرفتن از آنها، تهیه کرده است. در این شاخص به تفاوت عمده ویژگی ها و صفت افراد موفق و افراد ناموفق پرداخته شده است. [ چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:شاخص موفقییت, افراد موفق ,افراد ناموفق ,, ] [ 13:41 ] [ ح کيومرثي ][ شـــادی در زندگی گاه شاد بودن می تواند کاری بس دشوار باشد. لازمه شاد زیستن، جستجوی زیباییها و خوبیهاست. یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیز را ببینید و به چه جیز بیندیشید. کازانتزا کیس گفته است: چگونه شاد باشیم ؟ بهترین راه برای شاد بودن این است که از خصوصیات افراد شاد پیروی کنید، یکی از راه های شاد بودن ، توجه به آدم های اطراف است چون ما ۹۰ درصد وقت مان در ارتباط با دیگران می گذرد و اگر مهارت ارتباط بادیگران و درک آنها را نداشته باشیم ، نمی توانیم شاد زندگی کنیم.به همین سادگی ، شما باید سعی کنید افرادی را که با آن ها در تماس هستید کاملاً بشناسید ، به حرف آنها گوش کنید، به آن ها احترام بگذارید ، با صداقت با آن ها صحبت کنید ، تشویق شان کنید ، از آن ها حمایت کنید و درباره تفاوت ها و اختلاف نظرهایتان گفت وگوکنید . اما واقعیت این است که رعایت کردن این هفت عادت در تمام زندگی به همین آسانی ها هم که فکر می کنید نیست. خنده هایت را برای روز مبادا نگه ندار .حدیث موضوعی ... [ جمعه 31 مرداد 1393برچسب:شادی, چگونه شاد باشیم ,چگونه شاد زندگی کنیم, شادی در زندگی ,, ] [ 6:30 ] [ ح کيومرثي ][
افسردگی چیست
افسردگى یکى از رایجترین بیماریهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان میگردد. افسردگی یك بیماری اختصاصی نیست بلكه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلكه انواع گوناگون دارد به طوری كه در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود كه ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی پس از آنكه درمان شد غالباً باز می گردد. در زبان روزمره براى توصیف افسردگى از احساسات غمگینى، ناکامى، ناامیدى و شاید هم رخوت و بیحالى استفاده میشود. معمولاً مردم تصور میکنند که افراد افسرده تنپرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعى میکنند آنها را با عباراتى همچون «سعى کن خودت را جمعوجور کنی» نصیحت نمایند.
علائم و نشانه های افسردگی
.حدیث موضوعی ... [ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:افسردگی, نشانه و علائم افسردگی ,علل افسردکی, درمان افسردگی ,انواع افسردگی, افسردگ و سایر بیماریها,, ] [ 18:16 ] [ ح کيومرثي ][
اضطراب چیست
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.
علائم و نشانه های اضطراب
*عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن
.حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:اضطراب , علل اضطراب , نشانه های اضطراب , پیشگیری اضطراب, درمان اضطراب,, ] [ 7:41 ] [ ح کيومرثي ][ [ سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:عزت نفس, ] [ 11:46 ] [ ح کيومرثي ][ [ سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:تست , اضطراب, تست اضطراب,, ] [ 3:18 ] [ ح کيومرثي ][ [ دو شنبه 30 دی 1392برچسب:تست, سلامت, روان, تست سلامت روان,, ] [ 21:39 ] [ ح کيومرثي ][
اراده ی قوی + امید + پشتکار = موفقیت
خواستن توانستن است همه ما درصورتی میتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم که از دانشها و دانستههای درونی خود استفاده کنیم ؛ همچنین باید احساس کنیم که توانایی دستیابی به موفقیت را نیز داریم. ما درصورتی میتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم که از فکر بکر و قدرت ذهنیمان الهام بگیریم و استفاده کنیم. شما ممکن است این کار را به هر نامی بخوانید اما این در واقع از یک جور نظم شخصی یا ذاتی سرچشمه میگیرد که بسیار خوشایندتر و عمیقتر از ادراک و فهم زندگی است. ما میتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم زیرا فکر میکنیم یا به راستی ایمان و باور داریم که میتوانیم؛ برای مثال، زمانی که ما به قدرتها و تواناییهایمان شک میکنیم و در این رابطه دچار تردید و دودلی میشویم، نمیتوانیم به درستی از تواناییهایمان استفاده کنیم و در استفاده کردن از آنها با شکست مواجه میشویم. حال میخواهیم به سراغ یاد گرفتن یک درس از یک فرد ناشناس برویم که میگوید: آن دسته از افرادی که فکر میکنند میتوانند از تواناییهایشان استفاده کنند و همچنین آن دسته از افرادی که تصور میکنند توانایی استفاده از قدرتهایشان را ندارند، درست و صحیح فکر میکنند زیرا هر فردی بر اساس طرز فکر و ایمان و باوری که نسبت بهخودش دارد، به همان صورت نیز رفتار میکند. قدرت و توانایی در وجود همه ما در حال استراحت کردن است و این خود ما هستیم که با طرز فکرمان یا از آن تواناییها استفاده میکنیم یا آنها را دست نخورده در وجودمان نگهمیداریم. همیشه به یاد داشته باشید که هر چه از اعتماد به نفس کمتری برخوردار باشید، فعالیت و توانایی کمتری نیز برای انجام کارها و برآوردهکردن نیازها و خواستههایتان در اختیار دارید و این اعتماد به نفسکم، شما را به سمت فعالیتکم، رهبری و راهنمایی میکند. همچنین برعکس و برخلاف این موضوع نیز صحیح و قابل درک است که داشتن اعتماد به نفس بالا شما را به سمت انجام فعالیتها، خواستهها و نیازهای شخصیتان سوق میدهد و سبب میشود که از استعدادها، قدرتها، تواناییها،موهبتها، امکانات و منابعی که در اختیار و دسترستان است به نحو احسن استفاده کنید و آنها را در هرگونه شغل و وظیفهای که بر عهدهتان است، به کار بندید و به درستی مورداستفاده قرار دهید. چرا احساس میکنید که قادر به انجام بعضی از کارهای ذاتی، فطری و شخصیتان هستید؟ در پی یافتن جواب این سؤال باشید و حتما جواب آن را بیابید. باید بیاموزید و بیابید که چرا احساسات ذاتی و فردیمان اینقدر محکم، استوار و مطمئن هستند. بنابراین ممکن است که اعتماد و اطمینان مشابهی به دست آوریم که از آنها ناشی شود و این باید زمانی باشد که در حال آموختن هستیم. در واقع شما باید توانایی تقلید و پیروی کردن از موفقیتها را داشته باشید. داشتن همه کیفیتهای منحصر به فرد و بزرگ دلیلی است برای اینکه چرا بسیاری از افراد موفق هستند و این در واقع علت به دست آوردن موفقیت آنهاست. در حقیقت این دارابودن کیفیتهای منحصر به فرد و بزرگ است که به افراد موفق کمک میکند تا به موفقیت دست پیدا کنند. مهمترین نکته این است که همه ما میتوانیم همه این کیفیتها و موفقیتها را به دست آوریم، اگر همه موارد موفقیت را بهطور دقیق در ذهنمان حک کنیم. همیشه به یاد داشته باشید و بدانید افرادی که به موفقیتهای بزرگ و شخصی دست یافتهاند و موفقیتهای بزرگی کسب میکنند، از تواناییهای استثنایی و خارقالعادهای برخوردار نیستند بلکه به میزان قدرت و تواناییای که دارند، ایمان و اعتقاد نیز دارند اگر چه باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که افراد موفق با تمام قدرت و تواناییشان از استعدادها و مهارتهایشان استفاده میکنند و در نتیجه پر واضح است که با نتایج مساعدتر و مطلوبتری مواجه خواهند شد و با روشنفکریای که دارند، آسانتر به موفقیت دست پیدا میکنند. همه قدرتها و تواناییهای این افراد موفق به سمت رسیدن به بالاترین درجات و مراتب موفقیت و فعالیتهای مفید و مؤثر در حال حرکت است. طبیعت وجودی آنها گم نشده است بلکه از هر چیزی به نحو احسن استفاده میکنند تا جایی که به اهداف بزرگتر و عالیتری دست پیدا کنند. نداشتن قدرت و توانایی استثنایی دلیلی برای اجتناب کردن از به دست آوردن موفقیتهای استثنایی نیست و افرادی که تواناییهای استثنایی ندارند، نباید از به دست آوردن موفقیتهای استثنایی دست بکشند و دوری کنند زیرا این دو مقوله هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند و لازم و ملزوم یکدیگر نیستند. شما میتوانید با به حرکت واداشتن تواناییهایتان و بالا بردن سطح آنها خیلی سریعتر از روشهای دیگر به موفقیت دست پیدا کنید. در بسیاری از مواقع دیده شده که انجام این کار سبب میشود سطح تواناییهای افراد بهصورت قابل توجهی رشد یابد و در نتیجه به موفقیتهای استثنایی و خارقالعادهای نیز دست پیدا کند. شما نیز میتوانید بعضی از این تواناییها را به دست آورید و از همین الان زندگی موفقی را شروع کنید. هنگامی که فکر میکنید و باور دارید که میتوانید، در واقع قدرت ذهنیتان بیدار شده است. هنگامی که فکر میکنید و اعتقاد دارید که میتوانید، در واقع به این دلیل است که شما یک قدرت هوشیار و آگاه دارید که به وسیله آن میتوانید درون و داخل ماهیت وجودی قدرتها و تواناییهایتان را احساس کنید. با احساس کردن اینکه شما قدرتی دارید که همیشه آرزویش را داشتهاید، تردید و دودلیتان دیری نمیپاید و هیچ یک از موارد ذکر شده نمیتواند شما را با شکست مواجه کند بلکه شما اقدام به استفاده از قدرتها و تواناییهایتان کردهاید و دیگر هیچچیز نمیتواند مانعتان شود. شما چگونه میتوانید این قدرت را به دست آورید و چه چیزی سبب میشود که خیال و گمان مثبت،بر هرگونه قدرتی برتری یابد؟ داشتن ایمان و اعتقاد در واقع پادزهری برای نگرانیهای شماست و نگرانیهایتان را از بین خواهد برد. بهعبارت دیگر، شما باید واقعا احساس کنید که همه تواناییهای لازم برای برعهده گرفتن کارها و وظایف را دارید. شما باید بدانید که از قدرت و توانایی برخوردار هستید و هنگامی که به این قضیه واقف باشید، بدون هیچگونه تردید و دودلی این موضوع را باور دارید و به آن آگاهید. با دشتن ایمان و اعتقاد به تواناییها و استعدادهایی که در وجودتان است، مطمئن باشید که در آیندهای نه چندان دور به موفقیتهای بزرگی دست پیدا خواهید کرد و زندگیای سرشار از شادی و خوشحالی پیش رو خواهید داشت و به درجات بالایی از موفقیت دست خواهید یافت که برای خودتان نیز غیرقابل باور خواهد بود.
تلاش و پشتکار حشرات و حیوانات تقریباً همیشه مشغول کارند، تدارک زمستان را می بینند، آماده بهار می شوند، خودشان را می شویند، آشیانه را تمیز می کنند و به بچه هایشان غذا می دهند. آنها کاملاً زنده و متحرکند و به نظر می رسد که کاملاً راضی و خشنود هم باشند. از حیوانات نیز می توان درس گرفت. درس بگیریم که برای شاد زیستن به تلاش نیاز است. وقتی غفلتی می کنیم پیشرفتی در امور حاصل نمی شود و این چیزی است که هر دانشجویی در مورد ذهن خود و هر ورزشکاری در مورد بدن خود می داند.
ما نیاز به تلاش داریم زیرا طبیعت انسان آنرا طلب می کند، زیرا تلاش ، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری ، خود آزمایی، آزمایش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اینجاست که تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار می کنند و از نفس کار کردن لذت نمی برند، به همین خاطر است که وقتی به اهداف مورد نظر خود نمی رسند دچار یأس و افسردگی می شوند، در صورتیکه باید هر کاری را که انجام می دهیم صرفاً به خاطر انجام دادن آن لذت ببریم و آن وقت است که رسیدن به هر نتیجه ای برای ما در حکم گرفتن جایزه است.
پس بیایید از همین لحظه تصمیم بگیریم که به خاطر عشق به کار کردن ، کار کنیم و این نیز مانند شاد بودن نیاز به یک تصمیم قاطع دارد. چرا که راز شاد زیستن انجام دادن آنچه دوست می داریم نیست بلکه دوست داشتن آن چیزی است که انجام می دهیم.
هیچ چیز در دنیا نمی تواند جای پافشاری و پشتکار را بگیرد. ذوق و استعداد هم نمی تواند، نبوغ هم نمی تواند، تحصیلات هم نمی تواند که جهان ر از تحصیل کردگان منزوی است. تنها پا فشاری و عزم است که حرف آخر را می زند.
روزی پس از اجرای برنامه از یک نوازنده بزرگ ویلن ، خانمی به نوازنده گفت:” من حاضر بودم تمام زندگیم را بدهم تا بتوانم مثل شما ویلن بزنم “. نوازنده لبخندی زد و گفت :” من هم همین کار را کردم“. راه دیگری وجود ندارد، برای بهتر شدن هر چیز، باید خود ما بهتر شویم. فردا بسیار شبیه امروز خواهد بود مگر آنکه تلاش را بر آن بیافزاییم .
اکثریت کسانی که شروع به یادگیری یک آلت مو سیقی می کنند، خیلی زود از ادامه آن مأیوس می شوند. چند نفر را می شناسید که بتوانند کمی پیانو یا گیتار بنوازند؟ مردم معمولاً مدتی تلاش می کنند اما چون نتایج به کندی ظاهر می شود مأیوس می شوند. کسانی که تصمیم به پس انداز می گیرند مأیوس می شوند اما تمام نکته اینجاست که اگر ما به آنچه که انجام می دهیم چنگ بیاندازیم در زمانی بسیار کوتاه بر اکثریت مردم پیشه خواهیم گرفت.
ادیسون می گوید: ” یک درصد نبوغ است، نود و نه درصد بقیه اش به تلاش و پشتکار شما بستگی دارد. من هرگز هیچ کار ارزشمندی را تصادفی انجام نداده ام و تمامی اختراعات من با کار و تلاش خستگی نا پذیر بدست آمده اند“.
میکل آنژ یکی از بزرگترین نقاشان و مجسمه سازان تمامی اعصار گفته است:” اگر مردم می دانستند که مهارت من از چه تلاش های طاقت فرسایی بدست آمده، این مهارت دیگر هرگز آنها را به شگفتی وا نمی داشت“.
اما مواقعی هم هست که دست از تلاش کشیدن و پا فشاری نکردن بهترین کار است. وقتی کشتی در حال غرق شدن است دیگر وقت بیرون پریدن است و نباید کله شقی کرد. اگر از شغل خود بیزارید، اگر محل زندگی خود را دوست ندارید یا در جای دیگر موقعیت های بهتری برای خود می بینید، بهترین راه بیرون زدن است.
*هنگامی که اراده می کنید به آرزو و یا هدفی برسید، هرگز اجازه ندهید هیچ کس یا هیچ چیزی شما را بازدارد.
*آنچه را که با عشق و اشتیاق بخواهیم و دردستیابى به آن پافشارى کنیم بی تردید به دست خواهیم آورد *تنها کسى که می تواند شما را به تحقق رؤیاها و آرزوهایتان کمک کند خودتان هستید. وقتى این موضوع را خوب بفهمید و آنرابپذیرید، دیگر هیچ چیز و هیچ کس نمى تواند سّد راه موفقیت شمابشود. *هر کارى را که در دست گرفتید کاملاً خود را در آن غوطه ورسازید . ایده ها، هوش، ذکاوت، آگاهى، درک، به کسانى داده مىشود که با تمام وجود خود را در حرفه و یا هر کار سازنده اى غرق کنند، اگربخواهید براى کسب ایده هاى جدید مدت زمانى دست از تلاش بردارید و به استراحت بپردازید بسیار راه بیهودهاى را پیموده اید... نابغه شدن 90% به تلاش بستگى دارد، براى اینکه در حرفه خود نابغه شوید خود را در آن غوطه ور سازید. این چه نیرو و قدرتى است؟ باور کنید نمىتوانم بیان کنم! آنچه فقط مى توانم بگویم این است که وقتى انسان در چنان حالت روحى قرار مى گیرد، که دقیقاً مى داند چه مى خواهد و از صمیم قلب مصمم است که تا زمانیکه به خواسته خود نرسیده ، دست از تلاش برندارد، این توان و نیروى جادویى که استقامت و پشتکار است ، در او ظاهرمى شود پرتلاش وپرامید باشید .حدیث موضوعی ... اختلال هاي روان تني Psychosomatic disorders اختلالهای روانتنی، شامل اختلالهایی است که در آنها نشانهها مستقیما مربوط به آسیب مغزی یا وجود یک وضع غیرعادی در محیط زیست شیمایی مغز است؛ ممکن است در نتیجه پیری، بیماریهای تباهکننده دستگاه عصبی(مثل سیفیلیس)، یا فروبری مواد سمی(مثل مسمومیت ناشی از سرب یا الکلیسم) ایجاد شوند.(2) تشخیص اختلال روانتنی، زمانی صورت میگیرد که یک اختلال با آسیب جسمانی شناختهشده وجود داشته باشد و رویدادهایی که از نظر روانشناختی معنادار هستند، قبل از اختلال واقع شده و به شروع یا وخیمتر شدن آن کمک کنند. زمانی که عوامل روانشناختی بر بیماری جسمانی تأثیر میگذارند، معمولا فرد انکار میکند که بیمار است، از مصرف دارو خودداری میکند و ممکن است وجود عوامل خطر را که احتمالا حالت جسمانی را وخیمتر میکنند، نادیده بگیرد. ملاک اول، اختلالهای روانتنی را از اختلالهای جسمانیشکل جدا میکند. اختلالهای جسمانیشکل، مبنای جسمانی شناختهشدهای ندارند اما اختلالهای روانتنی، مبنای جسمانی دارند. عوامل روانی میتوانند شرایط جسمانی متعدد را در تعداد زیادی از دستگاههای عضوی تحت تأثیر قرار دهند، دستگاههایی نظیر: دستگاه تنفسی، دستگاه قلبی – عروقی، پوست و دستگاه معدی – رودهای و اندامهای حسی. در هر فرد ممکن است تنها یک دستگاه عضوی در برابر تأثیرات روانی آسیبپذیر باشد.(3) اختلالهای گوارشی زخم گوارشی، فرسایش محدود غشاء مخاطی معده یا اثنیعشر، قسمت بالای روده کوچک است. این زخمها را به این علت گوارشی میگویند که معمولا تصور بر این است که آنها حداقل تا اندازهای توسط پپسین ایجاد میشوند. در شیره اسیدی که معده بهطور عادی آن را ترشح میکند، پپسین وجود دارد. افرادی که اسید هیدروکلریک یا پپسین بیش از حد ترشح میکنند، اشخاصی که دفاع مخاطی بسیار ضعیفی در برابر اسید دارند و افرادی که پوشش معدی آنها به کندی احیاء میشود، عموما در برابر زخمها آسیبپذیرترند. این حالت میتواند به صورت ژنتیکی به ارث برده شده باشد. در افرادی که ضعف سرشتی دستگاه رودهای دارند(مانند ترشح بیش از حد اسید ارثی) وقتی که با انواع خاصی از استرس مواجه میشوند، ممکن است زخمهای گوارشی ایجاد شوند. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که حالتهای هیجانی چون خشم و اضطراب باعث میشوند اسید معده زیاد ترشح شود؛ این به نوبه خود به ایجاد زخمهای گوارشی کمک میکند. همچنین، برخی از مشاغل اضطراب برانگیز ممکن است باعث شوند که کارکنان بیشتری به زخم معده مبتلا شوند. در این حالت نیز، اضطراب بیشتر، اسید زیادی را در معده تولید میکند.(4) اختلالهای قلبی و عروقی علت اصلی اغلب موارد بیماری قلبی و مرگ ناگهانی، تجمع چربی در جداره درونی شریانهای کرونری است. این نوع گرفتگی مانع از رسیدن خون به عضله قلب میشود که نتیجه آن حمله قلبی و مرگ ناگهانی است. در این رابطه عوامل جسمانی نظیر: افزایش سن، مرد بودن، سیگار کشیدن، داشتن فشار خون بالا، داشتن کلسترول خون بالا، فعالیت جسمانی و عوامل ارثی دخیل هستند. علاوه بر این موارد، یک عامل روانی به نام شخصیت تیپ A نیز در ایجاد این اختلال مؤثر است. افراد تیپ A که مستعد بیماری کرونری هستند با سه ملاک توصیف میشوند:
الف. احساس افراطی فوریت زمان بهطوری که همیشه نگران موعدها هستند.
ب. رقابتطلبی و جاهطلبی. پ. پرخاشگری و خصومت بهویژه زمانی که اوضاع از کنترلشان خارج است.
نقطه مقابل این افراد، شخصیتهای تیپ B هستند که آرام و خونسرد بوده و احساس فوریت زمان نمیکنند. خصومت و خشم میتوانند مؤلفههای کشنده تیپ A باشند. از مدتها قبل تصور بر این بوده است که فشار خون بالا، که پرتنشی نیز نامیده میشود، میتواند کاملا به خصومت و اینکه چطور با خشم خود برخورد میکنیم مربوط باشد. بررسیهای انجامشده حاکی از آن هستند که در صورت وجود خصومت و خشم در افراد تیپ A و تخلیه نشدن آنها، احتمال حملات قلبی و بیماری قلبی عروقی بیشتر است. یکی دیگر از مؤلفههای تیپ A جاهطلبی است. افرادی که جاهطلب و رقابتجو هستند و احساس فوریت زمان میکنند، ممکن است در موقعیتهای بیشتری که ناکامی، شکست و درماندگی تولید میکنند، درگیر شوند و شاید شدیدتر از افراد تیپ B به درماندگی واکنش نشان دهند. زمانی که افراد تیپ A نتوانند اعمال کنترل کنند، ممکن است دچار خصومت، ناکامی و واکنش اضطراری طولانیمدت شوند، که همه آنها میتوانند به خطر زیاد برای ابتلا به بیماری قلبی عروقی کمک کنند.(5) آسم آسم، نوعی بیماری راههای تنفسی است که در آن راههای هوائی به صورت منتشر تنگ میشوند. حملات تنگی نفس، سرفه، خسخس سینه از تظاهرات بالینی آسم هستند. هنگامی که شخصی در حال هیجان روانی است، مشاهده میشود که یا به تندی نفس میکشد و یا نفس کشیدن برایش مشکل است. البته آسم همیشه دلیل روانی ندارد، بلکه گاهی علت عضوی مشخصی نیز دارد. در اغلب موارد، عوامل جسمی و روانی هر دو در ایجاد آسم دخالت میکنند. بدین معنی که علل روانی، عوامل جسمی را تحریک و تشدید میکند.(6) منابع (1)-روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین؛ آسیبشناسی روانی، ترجمه بحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، 1379، چاپ اول، ج 1، ص 452. (2)-اتکینسون، ریتا و دیگران؛ زمینه روانشناسی، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، 1378، چاپ هشتم، ج 2، ص 193. (3)- آسیبشناسی روانی، ص 454 و 455. (4)-همان، ص 455 ـ 459 ـ 461. (5)-همان، ص 468 تا 471. (6)- شاملو، سعید؛ بهداشت روانی، تهران، رشد، 1378، چاپ سیزدهم، ص 239. .حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:اختلال روان تني, اختلال گوارشي, آسم, اختلال قلبي عروقي, آسيب شناسي رواني, ] [ 9:58 ] [ ح کيومرثي ][ 50 راهکار برای تقویت عزت نفس فرزندان ضعف عزت نفس زاييده ي خود كودكان نيست . بلكه بزرگ ترها و عموما مادران و پدران مسبب اين موضوع هستند. از اين رو ما مادران و پدران كه مهم ترين تاثير را بر زندگي فرزندانمان مي گذاريم وظيفه داريم به آنان كمك كنيم تا طعم موفقيت را بچشند مرتكب خطا شوند بي آن كه احساس شرم كنند و از وجود خود احساس غرور و سربلندي كنند. اين امر زماني به حقيقت مي پيوندد كه به فرزندانمان نشان دهيم كه آنان مهم بي همتا و داراي ويژگي هاي خاص و منحصر به فردند و از شايستگي و توان كاميابي در تحصيل و زندگي برخوردارند. .حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:پنجاه راهکار عزت نفس, راهکار ی عزت نفس ,راهکارهای تقویت عزت نفس, عزت نفس , راهکار ,, ] [ 20:58 ] [ ح کيومرثي ][ علل ترس در کودکان اینکه چرا کودکان میترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترسها عنوان کردهاند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کردهاند. در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان میدهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان میدهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد. چگونگی برخورد با ترس در كودكان.... - هرگز احساسات و ترس در كودك را بی ارزش نشمارید و هیچ گاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نكنید و بدانید كه بی توجهی به چیزهایی كه او را می ترساند كمكی به حل مشكل نمی كند. - از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره آن با او صحبت كنید، این راه در صورتی كه ترس كودك ناشی از وقوع یك اتفاق تحریك كننده باشد، بسیار مفید است. - بیش از حد لزوم از او مواظبت نكنید و اجازه بدهید او خودش از چیزهایی كه می ترسد دوری كند و كودك را هیچ وقت به انجام دادن كارهایی كه از آن واهمه دارد وادار نكنید. - بیش از حد عكس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد شما باعث تقویت ترس در كودك می شود. - به كودك دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط گردد. برای مثال اگر او از رفتن به یك مدرسه جدید می ترسد، باید با او همدردی كنید و برایش توضیح دهید. به عنوان مثال بگویید «من می دانم كه از رفتن به این مدرسه هراس داری و شاید از این كه دوستان جدیدی پیدا می كنی نگران هستی؛ ولی من فكر می كنم در آن لحظه احساس خیلی بهتری خواهی داشت.» با او در مورد چیزهایی كه او را می ترساند گفت وگو كنید. به او یادآوری كنید كه قبلاً هم دوستان جدید زیادی پیدا كرده بود و او را تشویق كنید كه به مدرسه برود. راه حل مفید دیگر این است كه شما برایش نقش بازی كنید كه چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفی كند. - یادش بیاورید كه قبلاً هم در یك زمانی از چیزی می ترسیده و بعد از مدتی ترسش ریخته و دیگر از آن نمی ترسد. - به او قوت قلب بدهید و به او كمك كنید تا با ترس روبه رو شود. در ضمن در یك دوره طولانی، صلاح نیست دائم به او یاد بدهید كه از هر چیزی كه می ترسد دوری كند. سرانجام اگر ترس تبدیل به یك بیماری شود و به هیچ طریقی نتوان ترس را از بین برد مخصوصاً اگر در رشد و فعالیت های روزمره كودك تأثیر بگذارد، می بایست جهت درمان به یك روان پزشك كودك مراجعه كنید. چه نوع ترسها به توجه و درمان نیاز دارند؟ در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترسها در سنین خاصی طبیعیتر هستند. بنابراین اگر چنین ترسهایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین میرود. همینطور برای تشخیص ترسهای غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت. برای درمان ترس در کودکان چه باید کرد؟ Ø روان شناسان برای کاهش ترسهای کودکان راههای زیادی را توصیه میکنند. آنها در وهله اول به والدین توصیه میکنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک میتواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین میرود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترسها نمایند. Ø توصیه بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. Ø هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر میرسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمیتواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد. Ø حتی زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان میشود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایدهای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی میترسد،هر چند کودک حمایتها و درمانهایی را ازروانشناس و مشاور خود دریافت میکند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر میپذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین میبرد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند. Ø بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول میترسد، میتوانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر میتوان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده میشود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمانهای رفتاری او میتوان اقدام به حل مشکل کودک نمود.
.حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب: ترس کودکان ,علل ترس کودکان ,درمان ترس گودکان,, ] [ 20:48 ] [ ح کيومرثي ][ این رفتارها یعنی نمی خواهم حرفهایت راگوش کنم!بس کن! 1- پوشاندن بینی با نوک انگشتانش؛ 2- نگاه داشتن پاها دروضعیتی دور از گیرنده؛ 3- مالش یا خاراندن گردن وسر؛ 4- کوبیدن پا به زمین؛ 5- مشت کردن دست وگره کردن دست ها دریکدیگر؛ 6- نگاه به آسمان؛ 7- چرخاندن سر به مفهوم مخالفت؛ 8- کاهش ارتباط چشمی؛ 9- پوشاندن دهان با کف دست؛ 10- تکان دادن بدن و معذب بودن ؛ 11- ضربه های متوالی با دست به چیزی ؛ علایم مثبت ، گوش کردن به حرف های شما....حرف بزن! 1- متفکرانه سر تکان دادن؛ 2- قرار دادن بدن بسوی گوینده؛دست کشیدن روی چانه؛ 3- بازوی گشاده وراحت بودن وضعیت بدن؛ 4- گفتن واژ ه های تایید آمیز مانند آهان؛ 5- ارتباط چشمی ؛ به ویژه بزرگ شدن مردمک چشم 6- نحوه برخورد مطابق با مطالب ارائه شده از طرف شما با همه ی این اوصاف کم گوی وگُزیده گوی چون دُر
.حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب: گوش کردن , کوبیدن پا به زمین خوب گوش دادن , گوش ندادن , , ] [ 20:39 ] [ ح کيومرثي ][ بیشتر مردم فکر می کنند که عشق پدر و مادر به فرزند امری ساده، روشن و واضح است اما آیا فرزندانتان آن را می دانند؟ دکتر اسمیت، روان شناس، توضیح می دهد که ابراز علاقه و توجه به بچه های کوچکتر آسان تر است بچه ها درک مستقیمی از اطرافشان دارند. ابراز علاقه روشی برای مطمئن کردن کودکی است که به نوازش و اطمینان بین والدین و خودش نیاز دارد.
چند روش برای نشان دادن علاقه
خوشحالید، -1 با آنها بخندید. 2 -کارهایی پیدا کنید که می توانید با هم انجام دهید.
.حدیث موضوعی ... [ پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:روشهای نشان دادن علاقه, فرندان ,دوست داشتن, , ] [ 20:28 ] [ ح کيومرثي ][ نقش بازی در رشد شخصیت کودکان
فواید بازی 1- تخلیه انرژی مازاد کودکان و تجدید انرژی 2- فرصتی برای یادگیری کنترل اعضاء و کاهش اضطراب 3- راهی برای غلبه بر خشم، ترس، حسادت و غم و اندوه 4- رشد درتکلم کودک 5- یادگیری رفتار با دیگران 6- تسکین خستگی، کاهش بی ثباتی 7- رشد مهارت ها و دانش لازم برای عمل کردن همانند بزرگسالان
بازی جزئی تفکیکناپدیر از زندگی کودکان است. کودکان بیش از هر امر دیگر وقت خود را به بازی اختصاص میدهند . البته بازی مختص کودکان نیست، بلکه بازی در تمام طول زندگی انسان مشاهده میشود منتهی نوع بازی و مدت زمانی که افراد در سنین مختلف به آن اختصاص میدهند، متفاوت است . با اینکه بازی بهعنوان بخش پذیرفتهشدهای از زندگی کودک، از اهمیت ویژهای برخوردار است، اغلب مردم کمتر به نقش آن توجه میکنند. مردم غالباً به بازی بهعنوان عامل وقتگذرانی نگاه میکنند و این نگرش در مورد کودکانی که مشغول تحصیل هستند، بهوضوح قابلمشاهده است. اغلب شنیدهایم که والدین این گروه از کودکان آنان را از بازی منع میکنند و این جملة معروف را که «برو درسهایت را بخوان، بازی بس است» بهکار میبرند. والدین کمتر به این نکته توجه دارند که کم بازی کردن، کودک را از بسیاری موفقیتهای یادگیری محروم میکند. زیرا بازی مؤثرترین و پرمعنیترین راه یادگیری برای کودک است و جبران آن از طریق دیگر امکانپذیر نیست . با توجه با اهمیت بازی در رشد کودک ما در این مقاله به بحث و تفسیر بازی در فرآیند رشد کودک خواهیم پرداخت .اهمیت و ضرورت بازی برای کودکان : مهمترین مشغولیت کودک در زندگی بازی است. کودک در جریان بازی و در یک زمان پرورش فکری، عاطفی جسمی و اجتماعی مییابد و آنچه او از طریق بازی بهدست میآورد بهطور مثبت کسب میکند، زیرا اساس آن تجربه است. این تجربهای است که از طریق عضلات و حواسّ خود کودک، بهدست آمده است. بازی یکی از مهمترین موضوعات تربیتی است که بسیار مورد توجه روانشناسان و علمای تعلیموتربیت قرار گرفته است. با آنکه از زمان "میشل متنی" فیلسوف و مربی بزرگ فرانسه در دورة رنسانس مورد توجه خاص قرار گرفته است، ولی در هیچ عصری به اندازة زمان ما بازی مورد مطالعه و تحقیق دقیق روانشناسان واقع نشده است. تحیقات جدید نشان داده است که بازی تأثیر بسیاری در رشد بدنی و ذهنی کودکان دارد. بدن تنها وسیلهای است که کودک بهوسیلة آن میتواند جهان خارج را توسط حواس مختلف ادراک کند . بازی وسیلة طبیعی کودک برای بیان و اظهار «خود» است. آلفرد آدلر، روانشناس معروف، میگوید که «هرگز نباید به بازیها بهعنوان روشی برای وقتکشی نگاه کرد». کاینست اظهار میدارد که بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباببازی، کلمات کودکان هستند». اریکسون میگوید:«بازی عملکرد خود است. کوششی برای هماهنگ کردن فرآیندهای جسمی و اجتماعی با خویشتن بازی، روش طبیعی شرکت کودکان در فعالیتهایی است که سرانجام سبب کسب مهارت و ورزیدگی برای مقابله با مشکلات زندگی میشود کودکان از طریق بازی احساسات، ناکامیها و اضطرابهای خود را بیان میدارند. همة کودکان فارغ از رنگ پوست و مو یا تعلق به نژاد و قوم خاص در هر کجای دنیا که باشند، بازی میکنند. فعالیت بازی در واقع تلاش کودک برای کنار آمدن با محیط است که از این طریق او خود را مییابد و دنیا را درک میکند . پیاژه به این نکته اشاره میکند: «بازی اساساً یکی ساختن واقعیت با خود است. اگر بتوانیم بازی کودک را درک کنیم مسلماً قادر خواهیم بود که افکار و عواطف آنها را بشناسیم. بازی وسیلة خوبی برای درمانگر است برای درک بیشتر دنیای کودک . بهخاطر اهمیت بازی در زندگی انسانها، بهویژه کودکان، روانشناسان از دیرباز آن را مورد توجه قرار دادهاند، ولی به سبب ماهیت پیچیدهای که دارد هنوز کاملاً شناخته نشده است و در مورد تعریف آن بین روانشناسان اختلافنظر وجود دارد. لذا هر یک از آنان بازی را از جنبههای مختلف آن مورد توجه قرار داده و ملاکهای متفاوتی را برای تعریف بازی بهکار بردهاند . درمورد اهمیت بازی بهطور خلاصه میتوان گفت که از راه بازی میتوان ضوابط و مقرراتی به کودک آموخت و ناسازگاریهای او را میتوان اصلاح کرد. نابسامانیهای او را سروسامان داده و به راه عقل و اندیشه و پذیرش انضباط انداخت . تعریف بازی: همة محققان علوم تربیتی بر این عقیده هستند که تعریف قطعی و دقیقی برای بازی وجود ندارد. شاید یکی از دلایل آن این باشد که همیشه بازی با کار آمیخته است و آنچه را ما کار میدانیم احتمالاً با طرز تلقی دیگر "بازی" نامیده میشود و بر عکس دانشمندان مسائل تربیتی ملاکهای متفاوتی را برای تعریف بازی ارائه کردهاند. یکی از ملاکها این است که بازی را فعالیتی، بیهدف بدانید یعنی فعالیتی که هیچ نوع نفعی برای فرد ندارد و هدف آن در خود آن است. به دنبال این نظر «کارل گروس» دانشمندی که در زمینة روانشناسی کودک در مورد بازی بررسیهای جالبی دارد و برای اولینبار به جنبة کنش بازی در بین سایر فعالیتها توجه کرده، معتقد است که بازی یک نوع کنش تمرینی مقدماتی و کمککننده است برای فعالیتهایی که فرد در آینده میخواهد انجام دهد. 1. بازی فعالیتی است که هدفش در خود آن نهفته است، در حالی که هدف کار در خارج آن قرار دارد. 2. بازی فعالیتی است که انجام آن موجب خشنودی و خوشحالی بازیکننده میگردد، در حالی که کار ضرورتاً خوشایند نیست. 3. بازی فعالیتی است که فرد آن را اختیار میکند، در حالی که کار خاصیتی اجباری و الزامی دارد. 4. بازی از قید سازمان آزاد و رهاست، در حالی که کار معمولاً با سازماندهی همراه است. 5. بازی از کشمکش و پرخاش دور است، در حالی که ماهیت کار گرایش آشکاری بهسوی کشمکش و پرخاش است. البته شاید در مورد بازیهای آموزشی و انفرادی کودکان، بتوان پنج معیار ذکر شده پیاژه را صادق دانست، ولی در پارهای از بازیها مانند بازیهای تقلیدی و نمایشی، نگرانیها و اضطرابهای کودکان بهروشنی قابل مشاهده است. اگر ورزش را با پنج معیار بسنجیم به این حقیقت میرسیم که انواع ورزشها دارای خصوصیات و صفات مشترکی هستند. اکثر ورزشها نوعی سازمان را ایجاب میکنند و اطفال در ورزش مجبورند از قواعد و مقررات خاصی پیروی نمایند و نمیتوان آن را جز بازی به معنی وسیع کلمه شامل انواع ورزشها، مشغولیتها و تفریحات است و به معنی دقیق شامل فعالیتهایی است که عاری از هدف خارجی بوده؛ اختیاری، دلپذیر و فاقد سازمان میباشد. بنابراین میتوان گفت "گرگم به هوا، قایم با شک و عروسکبازی، ساختمانسازی و ... بازی به معنی واقعی است. وحید رواندوست، استادیار سابق دانشگاه شهید بهشتی، در تعریف بازی میگوید: «بازی عبارت از هر نوعی فعالیتی است که برای تفریح و خوشی و بدون توجه به نتیجة نهایی صورت میگیرد. انسان بهطور داوطلبانه وارد این فعالیت میشود و هیچ نیروی خارجی یا اجباری در آن دخیل نیست». با توجه به تعاریف و نظرات گوناگون در مورد بازی، تعریف بازی اینطور در ذهن من شکل گرفت که: "بازی به مجموعه فعالیتهای ذهنی و عملی گفته میشود که کودک برای ارتباط با دنیای خارج از روی میل و اختیار انجام میدهد."
نقش بازی در رشد شخصیت کودکان: - رشد هوشی: «فیلیپس لون استیامن» که یکی از مبلغان مزایای بازی است، برنامههایی ترتیب داد تا کودکان خانوادههای کمدرآمد به اسباببازی دسترسی پیدا کنند. به مادران نیز آموخته شد که چطور با فرزندانشان و اسباببازی آنها بازی کنند. در این برنامه اسباببازی وسیلهایست برای تحریک کلامی و روابط محبتآمیز رشد شناختی را تسهیل میکند. شاید نتایج مؤفقیتآمیز این برنامه بیشتر ناشی از این جنبه باشد تا صرف وجود اسباببازیها. بهطور کلّی، کودکان پیشدبستانی بیشتر از راه حواس و یا بهتر بگوییم توسط ارگانیسم (خود) یاد میگیرند تا از تفکر منطقی. هر چند حواس مبنای فیزیولوژیک دارند، اما بازی بهترین مربی کودکان بهشمار میرود. بعلاوه، بازی مهارتهای کودکان را در نگاه کردن، انطباق چشم و دست، شناختن اشیاء، درک فاصلهها - فهمیدن مفاهیم مربوط به خود، بوها و مزهها و مانند آن را افزایش میدهد. تمامی این فعالیتها میباید ضمن بازی بهگونهای غیرمستقیم آموخته شوند. عملکرد کودکان از طریق اعمال روانی - حرکتی برای رشد و تکامل ذهنی آنان امری حیاتی است. کودک یک گیرندة طبیعی جستجوگر و کاشف و یک پردازشکنندة اطلاعات است. اما باید امکاناتی برایش فراهم شود تا بتواند به اعمال یادگیری بپردازد. با اشیاء تعامل کند و حواس خود را ورزش دهد تا بتواند بر اساس تواناییهای بالقوه و قابلیتهای خود برای سازمان دادن به تجاربش، دنیای خارج را در ذهن خود بسازد. بنابراین، هرچه کودک یادگیرنده فعالتر باشد بیشتر یاد میگیرد و هر اندازه بیشتر یاد بگیرد، هوش او بیشتر رشد میکند و هر اندازه که هوش او بیشتر رشد کند، بیشتر یاد خواهد گرفت. بازی واسطة یادگیری است. کودک در هنگام بازی، آزادانه آزمایش میکند و بر اساس نتایج آزمایش خود تجربه کسب میکند و از طریق بازی تجربیات خود را درونی میکند. برای مثال، کنجکاوی دربارة آهنربا در پنج سالگی نگرش علمی را برای سالهای بعد میپروراند.
کودک از طریق بازی به 3 نوع یادگیری اساسی دست مییابد: 1. یادیگری دربارة خود به انضمام رشد خودپندارة مثبت و احساس شایستگی. برای مثال، هر کودکی نیاز دارد که از چگونگی کار آنها آگاهی یابد و زمانی که به کمک نیاز دارد، میتواند از دیگران کمک بگیرد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دو عامل استعداد (فرصت و امکان یادگیری) و راهنمایی درست برای خوب یاد گرفتن ضرورت دارد؛ در بازی کودک فرصت پیدا میکند تا نیروهای بالقوه خود را به نیروهای بالفعل تبدیل کند و تحت راهنماییهای مناسب بر یادگیری خود بیافزاید. بازیهای ذهنی مثل شطرنجبازی، حلّ جدولها و یا مسائل سادة حساب که باعث رشد هوش، استدلال و شخصیت اطفال میگردند. در بازیهای ذهنی کودک مجبور به فکر کردن، استدلال کردن و حلّ کردن مسائل هستند. بهطور کلّی می توان گفت که نخستین پیروزی بزرگ انسان در یادگیری، کسب مهارت در بهکار بردن حواس میباشد و کودک در بازی از طریق لمس کردن، دست مالیدن، بهکار انداختن حواس بخصوص بساوائی، چشایی و بویایی حواسش را رشد و توسعه میدهد. کودک از طریق بازی در واقع میتواند خود را بشناسد که نقاط ضعف و قوت او چیست؟ آیا فرمانده است یا فرمانبر؟ تابع است یا متبوع؟ آرام است یا شلوغ؟ حالت تهاجم دارد یا تسلیم؟ همچنین، بسیاری از صفات و خصوصیات کودک مثل شجاعت یا ترس یا مهر و خشم و ابتکار از طریق بازی است که کشف میشوند. - رشد اجتماعی: از بعد رشد اجتماعی، تعامل در بازی با دیگر کودکان، کودکک را قادر میسازد تا تصورش را از خود و دیگران بهصورت عام رشد دهد. کودکی که بازی میکند نقش خود را بهطور مرتب تغییر میدهد و مجبور میشود چشمانداز خود را نیز تغییر دهد. در بازیهای گروهی که در این مقررات و قواعد است بازیکن باید نقش دیگر بازیکنان را بداند - همانطور که نقش خود را میداند - همچنین باید توانایی بر عهده گرفتن نقش دیگران را در خود رشد و توسعه دهد. کودک شروع به ارزیابی تواناییهای خود در مقابل دیگرن میکند و هویت یا تصور از خود را بهبود میبخشد. بچههایی که بازی میکنند بیش از هویت خود یاد میگیرند. آنها از طریق بازی کردن نقشهای مختلف بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهایی را که رفتار بازیگر را تنظیم میکند، میآموزند. در بازیهایی که دارای مقررات و قواعدی هستند، بازیگر باید یاد بگیرد که به قواعد بازی، حتّی زمانی که انگیزههای آنی او را بهسوی یک رفتار کاملاً متفاوت سوق میدهد، تسلیم شود. کودک در بازی یاد میگیرد که چگونه در بین جمع زندگی کند. چه ضوابطی را برای زندگی در نظر داشته باشد. در درگیریها، در معرکة زندگی چه موضعی و چه راه و روشی را در پیش گیرد. بازیها افراد را به مقررات و ضوابط زندگی آشنا میکنند، روح سازگاری را در افراد پدید میآورند، فنون زندگی جمعی را عملاً به طفل یاد میدهند. کودک در سایة بازی درمییابد که همیشه نمیتواند از طریق اعمال خشم به پیش برود. در همهجا نمیتواند عصبانی شود و نظرات خود را اعمال نماید. همهگاه نمیتواند دیگران را وادار به تسلیم خواستههای خود کند، بلکه در مواردی که لازم است تسلیم خواستههای دیگران باشد بخصوص که آن خواستهها بهحق باشند. بازی به کودکان میآموزد که زندگی یک داد و ستد است. در ازای دریافت خدمتی باید خدمتی برای دیگران انجام داد. اگر چیزی از کسی میگیریم باید چیزی هم متقابلاً به او بدهیم وگرنه اجتماع وجود ما را تحمل نخواهد کرد و بالاخره بازی افراد را وامیدارد که تن به پذیرش و صلح دهند و دریابند که همهگاه نمیتواند از راه جبر و فشار سلطه خود را بر دیگران اعمال کرد. - رشد اخلاقی: - رشد حسّی: بهطور خلاصه، بازی بهترین فرصت را برای پرورش بدن، ذهن، شخصیت و منش آدمی فراهم میآورد.
.حدیث موضوعی ... [ یک شنبه 3 آذر 1392برچسب: نقش بازی , اهمیت بازی , رشد شخصیت کودکان, ] [ 16:10 ] [ ح کيومرثي ][
ده روش عملی برای احساس شادمانی در زندگی
داشتن احساس خوب در زندگی دارای دو بخش است :
بخش یك آن یادگیری اندیشیدن به خود با اتكا به روش های سلامت بخش است. این یك مهارت آموختنی است، هیچ كس چه زن و چه مرد آن را به صورت فطری در خود ندارد. گاه باید مانند كودكان بكوشیم تا اعتماد به نفس و عزت نفس به دست آوریم. اگر این كار را نمی كنیم، باید به مثابه یك بزرگسال بكوشیم تا راه دستیابی به اعتماد به نفس و عزت نفس را بیابیم.
بخش دومداشتن احساس خوب درباره زندگی، در گروه پاسخگویی به سئوالاتی از این دست است: آیا وقوع رخدادها یا پیشامدهایی را تسهیل می كنم؟ آیا خودم را موفق می دانم؟ آیا برای رسیدن به راههای اعتماد به نفس اندیشیده ام؟ و... در اینجا ده شیوه برای كسب احساس شادمانی در زندگی ارائه می دهیم. 1 – هرگز از پرسش كردن بازنمانید. هرگاه از انجام كاری دلزده و خسته شدید، از خودتان بپرسید: "به چه نحوی كاری كه انجام می دهم به من در رسیدن به هدف نهایی ام یاری می كند؟" "چگونه می توانم كارم را بهتر، سریع تر، ساده تر، آسان تر و سرگرم كننده تر انجام دهم؟" 2- احساس ناامیدی را از خودتان دور كنید. درباره خودتان و دیگران كنجكاو باشید و به خود و دیگران علاقه نشان دهید، از چاپلوسی، خودشیفتگی، موذی گری و... بپرهیزید! هرگز فكر نكنید راهی را كه پیش گرفته اید، آخرین راه است. پیوسته به دنبال گزینه های دیگر باشید.
3 –ضعف های خودتان را بپذیرید. هر كس ضعف هایی دارد. این واقعیتی است! به جای فروماندن در ضعف های خود و گرفتار شدن در دام یأس و ناامیدی، بكوشید بر ضعف هایتان غلبه كنید و با ضعف هایتان دوستی كنید تا دشمن روانتان نشود. 4 – یادگیری را هرگز فراموش نكنید. مغز، ماهیچه ای مانند سایر ماهیچه هاست. اگر مغزتان را با یادگیری و اندیشیدن ورز ندهید، ورزیده نمی شود. برای پرورش مغز باید آن را با فعال كردن از طریق یادگیری عملی كرد. 5 –از مطلق گرایی دوری كنید. ما در گستره ای از نسبیت ها زندگی می كنیم . تلاش كنید از هر چیزی به نسبتی كه می توانید بهره بگیرید. هیچ كس در زندگی همیشه نمی تواند نمره بیست بگیرد ، ولی می تواند همیشه بیشترین تلاشش را انجام دهد و از نتیجه به دست آمده خرسند باشد ، خواه پیروز باشد ، خواه شكست خورده. 6 –با خودتان صادق و روراست باشید. صادق نبودن با خود آسیب رسان تر از احترام نگذاشتن به خود است. مواردی را كه با خودتان روراست نبوده اید بنویسید و راه صادق بودن را با تفتیش خطاهای خود بیابید.
7 - گیاهی را كه دوست دارید پرورش دهید.
گلی را در باغچه یا گلدان بكارید و آن را به زندگی تان تشبیه كنید. همان طور كه شاداب ماندن گل به رسیدگی و پرورش نیاز دارد، زندگی خودتان هم نیاز به مراقبت ، تقویت، پرورش و...دارد. 8 –در گذشته زندگی نكنید. اجازه بدهید غبار گذشته از شانه هایتان فرو ریزد و دانه های شفاف و نورانی آن ، راه فرا رویتان را روشن سازد. هر اندازه در تیرگی گذشته گام بردارید از روشنایی آینده دورتر خواهید شد . فروماندن در گذشته، فروماندن در سیاهی است. باید گذشته را به پرسش كشید و ناپاكی هایش را گرفت و زنگارهایش را زدود و از آن به مثابه عنصری برای پی ریختن آینده و شادمانه زیستن در حال بهره گرفت. 9 –در "حال" شنا كنید. وقتتان را بر سر آنچه نمی توانید كنترل كنید سپری نكنید. به مردم و اطرافیانتان عشق بورزید. مهرورزی یكی از راه های شادمانگی است! بر آنچه می توانید كنترل كنید، متمركز شوید. شما می توانید بخوانید، لبخند بزنید، بخندید، به دیگران كمك كنید، به سپاسگزاری بپردازید، كار كنید و...پس این كار را انجام دهید! 10- همچون كوه استوار باشید. حقوق خودتان راباز شناسید و به حقوق اجتماعی آگاه شوید. برای رسیدن به حق خود پیوسته بكوشید . تلاش شما میزان دستیابی به حقوقتان را مشخص می كند. .حدیث موضوعی ... [ چهار شنبه 22 آبان 1392برچسب: ده روش, احساس شادمانی , اعتماد به نفس,, ] [ 21:22 ] [ ح کيومرثي ][
چطور از زندگی لذت ببریم سلام
در شبانه روز چند بار به خود بگویید : من که هم اکنون از زندگی خود بسیار لذت می برم. در اینترنت و موتور های جستجو در مورد شادی و لذت بردن از زندگی سرچ کنید می بینید هزاران صفحه در مورد شادی برای پسران و دختران شاد و تمام سنین وجود دارد . .حدیث موضوعی ...
زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده است و تا وقتی امید هست، زندگی هست.
شادزیستن چیست؟
شیوه های کسب احساس شادمانی در زندگی
خیام میگوید:
.حدیث موضوعی ...
سی جمله برای موفقییت 1 ) خصوصيات افراد دنباله رورا بشناسيد . 2)خود را از دنباله روي آزاد كنيد. 3)موقعيت زندگي خود را ارزيابي كنيد . 4)نگذاريد ديگران شمارا اسير خواسته هاي خود كنند . 5)با افراد ممتاز معاشرت كنيد. 6)مواظب شغل خود باشيد . 7)خودتان ،خود را قرباني نكنيد . 8)قوي باشيد . 9)باترس مقابله كنيد . 10)هيچ كس را بالاتر از خودقرار ندهيد . 11)احترم ديگران را براي خود جلب كنيد . 12 ) از گذشته درس بگيريد . 13) نگذاريد افرادي شمارا به خاطر گذشته تان به بازي بگيرند . 14)به آينده اميدوار باشيد . 15 )همرنگ جماعت نشويد بپذيريد كه تنها هستيد . 16)موفقيتهايتان را به رخ ديگران نكشيد . 17)سفره دل خود را براي همه باز نكنيد . 18)به گفتار واعمال خود بينديشيد . 19)انتظار نداشته باشيد ديگران شما را درك كنند . 20) ديگران را همانطور كه هستند بپذيريد . 21) توقع خود را از ديگران محدود كنيد . 22) از افراد منفي باف فاصله بگيريد . 23) از گزافه گويي بپرهيزيد . 24)ديگران را مقصر ندانيد . 25 ) رفتار درست را به ديگران بياموزيد . 26) در هر موقعيتي خود را زنده وخلاق نگه داريد . 27) قدر وارزش خود رابدانيد . 28) سازنده وثمر بخش بايد . 29)به آرامش دروني وشادماني دست يابيد . 30) بدانيد براي آنكه شاهد موفقيت باشيد هيچ گاه دير نيست منبع: كتاب آأخرين راز شاد زيستن (اندرو متيوس)
.حدیث موضوعی ... نحوه ی رفتار با کودک بیش فعال
آیا تاکنون با کودکانی مواجه شدهاید که برای بهدست آوردن کوچکترین چیز آنقدر داد و فریاد به راه مياندازند که والدینشان کلافه ميشوند و عاقبت درخواست آنها را ميپذيرند؟ والدین زیادی هستند كه به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع از مهارت فرزندپروری، نداشتن احساس مسوولیت در مورد آینده فرزندان، نداشتن صبر و حوصله، برخوردهای هیجانی و احساسی و... بهراحتی به درخواستهای غیرمنطقی آنها عمل میکنند. در مقابل درخواستهای غیرمنطقی این بچهها باید چه رفتاری انجام داد؟ در مقابل کودکی که میخواهد هر چیزی را به زور و با جیغ و فریاد بهدست آورد، باید چه رفتاری داشت؟ - نباید به جیغهای آنها اعتنا کرد. وقتی یک کودک با جيغزدن يا پرخاشگري به خواستههای خود میرسد چون از این رفتار خود امتیاز و پاداش ميگيرد و برايش لذتبخش است، بنابراین میآموزد كه این رفتار را تکرار کند. اگر پدر و مادر به جيغزدن فرزندان خود توجه كنند، اين رفتار را در او تقويت ميكنند. چه راهکاري برای جلوگیری از این رفتارها وجود دارد؟ در چنين وضعيتي بايد از تكنيك ناديده گرفتن، استفاده كرد. يعني وقتي يك كودك تلاش ميكند فراتر از قوانين و مقرراتي كه برايش وضع شده، امتيازي بگيرد ما باید از تكنيك ناديده گرفتن استفاده كنيم. يعني در كنار او هستيم ولي نه به او نگاه میكنيم نه با او حرف میزنیم، فقط خودمان را مشغول ميكنيم بدون اينكه با او ارتباط برقرار كنيم. اين طوري كودك متوجه ميشود بدون ارتباط با پدر و مادر، هيچ لذتي برایش وجود نخواهد داشت. اگر این كار را ادامه دهيم رفتار ناپسندش را ترك ميكند.ا ین رفتار آینده کودک را تهدید نمیکند؟ اگر كودك با پرخاشگري به اهداف خود برسد بعد از اينكه اين رفتار در او ثابت شد ممكن است اشتباه ديگري نیز انجام دهد. يعني بعد از مدتي ما يك بچه خوب را به بچهاي تبديل میکنیم كه مجموعهاي از مشكلات رفتاري مانند دزدي، دروغگویی، مردمآزاری و...را دارد. معمولا بچههايي كه سرشت سخت دارند بدرفتار هستند و سعي ميكنند با پافشاري و جيغزدنهاي بيش از اندازه به آنچه میخواهند برسند. از ويژگيهاي يك بچه با سرشت سخت، تسلیم کردن والدین است، يعني آنقدر جيغ ميزنند كه پدر و مادر احساس ميكنند اگر به بچه توجه نكنند ممكن است از دست برود در حالي كه اين طور نيست. وقتي بهعنوان پدر و مادر، سرشت فرزند خود را شناختيم، ديگر باید به جيغهایش بياعتنايي كنيم. وقتي چنين كاري انجام دهيم كودك ياد ميگيرد یا از كنار آن مساله رد شود یا روش درستتري را در پيش بگيرد. در این حالت کودک حس میکند هنگام جيغ زدن، نمیتواند با پدر و مادر ارتباط خوبي برقرار کند. بايد حتما كاري انجام دهيم كه كودك حس كند دو روش وجود دارد. در روش خوب، طبق قانون ميتواند امتياز گرفته و مورد توجه پدر و مادر قرار بگيرد و در روش بد، با جيغ زدن مورد توجه پدر و مادر قرار نگيرد. از طرفي در صورتي كه جيغ زدن تقويت شود، ممكن است به جروبحث هم برسد. بچههايي كه معمولا از طريق جيغ زدن به خواستههاي خود ميرسند در سنين بالاتر با پدر و مادر خود جروبحث مي كنند و زمينه براي پرخاشگری و زورگویی كودك تقويت ميشود. بچههايي كه جيغ ميزنند معمولا نسبت به ديگران واكنشهاي عاطفي پرخاشگرانهاي نشان ميدهند و سعي ميكنند با رفتار پرخاشگرانه، به آرامش برسند. حالا اگر ما به جيغهاي کودک اعتنا كنيم اين رفتار پرخاشگرانه در او تقويت شده و گاهی اوقات به رفتارهاي كلامي تبديل ميشود. در کنار نادیده گرفتن او، از چه شیوهای استفاده کنیم تا به نتیجه بهتری برسيم؟ در كنار ناديده گرفتن، بايد به تقويت رفتارهای مثبت كودك هم توجه كنيم تا ميزان پرخاشگري كم شود. اگر فقط ناديده گرفتن انجام گيرد و به تقويت رفتارهاي مثبت كودك توجه نكنيم، پس از مدتي بچه ناراحتتر ميشود و آنقدر گريه ميكند تا از پدر و مادرش امتياز بيشتري بگيرد. بايد كاري كنيم كه کودک حس كند راه ديگری نیز وجود دارد که ميتواند به احساس ترس و اضطراب جدايي خود پيروز شود و با داد و فرياد به هيچ نتيجهاي نميرسد. مراحل جلوگیری از جیغ زدن كودك را چه کاری می توان انجام داد؟ در مرحله نخست باید مراقب باشیم جيغ زدن مورد تقويت قرار نگيرد و در مرحله بعد باید بفهميم كه چرا كودك جيغ ميزند. آیا جيغ زدن به خاطر سرشت بد بچه است یا کودک وابستگی ناامن دارد و... گاهی هدف کودک از پرخاشگري، رسیدن به يك خواسته یا مورد توجه واقع شدن است، گاهی هم هدفش پرخاشگری به شکل کلامی یا غیرکلامی و برخورد فیزیکی است، در اینگونه موارد باید چه رفتاری مناسب است؟ كودك بايد بداند اگر رفتار درستي داشته باشد امتياز دارد و در غير اینصورت ممكن است تنبيه شود. اما اگر هدفش از پرخاشگري، مورد توجه قرار گرفتن یا رسیدن به خواستهاي است، بايد بياعتنايي کرده و قانون را رعايت كنيم ولي اگر معنی اين جيغزدنها پرخاشگري است بايد از تكنيكهاي درمان رفتارهاي خشن استفاده کرده و بچه را مجازات كرد. با کودک چگونه برخورد کنیم که اصلا جیغ نزند؟ باید همه چیز طبق قانون و مقررات باشد تا بچه لجبازی نکرده و جیغ نزند. او باید بیاموزد خارج از قوانین عمل نکند. ما در شمارههای پیش در مقاله "لجبازی در کودکان طبیعی است" بهطور مفصل به چگونگی اجرای قانون پرداختهایم، اما بهطور خلاصه، لجبازی بین دو تا پنج سالگی طبیعی است و کودک بین این سنین به دلیل خودمختاری لجاجت ميكند و دوست ندارد به حرف والدین خود گوش دهد، بنابراین تنها راهش این است که ما از یک سوم شخص به نام قانون کمک بگیریم. برای نمونه میتوانیم بگوییم دخترم، قانون بچهها میگه شما باید در این ساعت به رختخواب بروید، بنابراین از آنجا که کودک احساس میکند این حرف را فرد دیگري به جز پدر و مادرش گفته و مستقیما از پدر و مادر دستور نگرفته، لجبازی نمیکند و به حرفهای شما گوش میدهد. با کودک زیر دو سال چگونه رفتار کنیم؟ از شش ماهگی به بعد میتوانیم از تكنيكهاي ناديده گرفتن استفاده كنيم. نسبت به گريهها و جيغزدنهاي زیاد و بيدلیل كودك واكنش نشان نميدهيم، بغلش ميكنيم، نازش میکنیم زیرا بچه زیر دو سال ناراحت میشود اما، نه نگاهش میکنیم و نه با او حرف ميزنيم، گريه بچه که تمام شد بعد با او ارتباط برقرار ميكنيم. • بچههاي بيشتر از دو سال چطور، آنها را هم باید بغل کرد؟ او را بلند نمیکنیم. فقط نازش میکنیم. در این حالت کودک احساس میکند کنار پدر و مادر هست اما نه با او حرف میزند و نه نگاهش میکند زیرا بیشترین بار هیجانی را حرف زدن و نگاه کردن دارد. بنابراین از آنجا که هیچ لذتی برای او ایجاد نمیشود و امتیازی هم نمیگیرد، این رفتار را کنار میگذارد .حدیث موضوعی ...
راهکار هاي کنترل فشار رواني
مقدمه
فشار رواني جزء لاينفك زندگي روزمره است . به عنوان دانشجويان دانشگاه ، شما در مواجهه با الزامات تحصيلي، سازگاري با محيط جديد زندگي يا ايجاد روابط دوستانه، فشار رواني كه شما تجربه مي كنيد لزوما آسيب زا نيست . اشكال خفيف فشار رواني به عنوان يك عامل برانگيزاننده و نيرو دهنده عمل ميكند. بهر حال، اگر سطح فشار رواني شما بسيار بالا باشد، ممكن است براي شما مشكلات طبي و اجتماعي ايجاد شود.
فشار رواني ( استرس) چيست ؟
گرچه ما اغلب فشار رواني را داراي منشأ خارجي ميدانيم. اما خود حوادث، فشارزا نيستند، بلكه، شيوة نگرش و تعبير و تفسير و واكنش ما آنها را فشارزا ميكند.مردم در نوع حوادثي كه براي خود فشارزا تلقي ميكنند و نوع پاسخشان به آنها به شدت متفاوت هستند. به عنوان مثال، صحبت در مجامع گروهي براي يك عده فشارزا و براي عدهاي ديگر آرامش آور است .
نشانه هاي فشار رواني
نشانههايي وجود دارندكه لازم است به هنگام تحت فشار قرارگرفتن به آنها توجه كنيد. اين نشانهها در چهار طبقه ميگنجند: احساسات، افكار، رفتار و نشانههاي جسماني. به هنگام تحت فشار قرار گرفتن، يكي يا چند تا از نشانههاي زير را تجربه ميكنيد:
احساسات
· احساس اضطراب · تحريك پذير شدن · احساس هراس · نوسان خلقي
افكار
· احساس ارزشمندي پائين · ناتواني در تمركز · نگراني در مورد آينده · فراموش كاري · ترس از شكست · خجالتزدگي · اشتغال ذهني با افكار و تكاليف رفتار
· لكنت وساير مشكلات گفتاري · خندين باصداي بلند و حالت عصبي صدا · افزايش مصرف سيگار · افزايش شانس ( استعداد )تصادف · گريه بدونه دليل آشكار · از جا پريدن · سائيدن دندان به روي هم · افزايش مصرف الكل و ساير داروها · از دست دادن اشتها يا پرخوري كردن جسماني
· تعريق، دستهاي مرطوب · لرز · خشكي گلو و دهان · تكرر ادرار · تكرر ادرار ، عدم هضم غذا ، استفراغ · سردردها · دردگردن يا پشت · آسيبپذيري به بيماري · افزايش ضربان قلب · تيكهاي عصبي · مشكلات خواب · احساس پروانه در شكم · تنش پيش از قاعدگي · فقدان اشتهاي يا پرخوري افراطي
علل فشار رواني
هم حوادث مثبت و هم منفي زندگي ميتواند فشارزا باشد. بهرحال، براي اغلب مردم، تغييرات عمدة زندگي، عامل اصلي فشار است. اين حوادث الزام بيشتري را بر منابع مقابلهاي فرد تحميل ميكنند.
تغييرات اصلي زندگي كه ميتواند فشارزا باشد :
· نقل مكان جغرافيايي · انتقال به دانشگاهي جديد · بارداري · سبك جديد زندگي · مرگ شخص مورد علاقه · ورود به دانشگاه · ازدواج · اشتغال(جديد) · طلاق · اخراج از شغل
حوادث محيطي فشارزا
· فشارزمان( كمبود وقت ) · مشكلات مالي · ناكاميها · رقابت · سروصدا
چگونه فشار رواني را ميتوان كاهش داد
بسياري از فشارهاي رواني را ميتوان تغيير، خاموش و يا به حداقل رساند. در زير بعضي از روشهاي كه ميتوانيد براي كاهش فشار مورد استفاده قراردهيد، ذكر مي شوند:
· از واكنشهاي خود نسبت به فشار آگاهي كسب كنيد. · خودگوييهاي مثبت خود را افزايش دهيد. · برتواناييها و تكاليف كامل شدة خود تمركز كنيد. · از رقابت غير ضروري بپرهيزيد. · رفتارهاي جرأتمندانه خود را افزايش دهيد. · محدوديتهاي خود را شناخته و بپذيريد. بخاطر داشته باشيد كه هركسي منحصر به فرد و با ديگران متفاوت است. · سرگرميهايي براي خودتان در نظر بگيريد، حالت آرامش خود را حفظ كرده و شوخ طبع باشيد. · بطور منظم ورزش كنيد. · از غذاهاي متعادل به صورت روزانه استفاده كنيد. · دربارة نگرانيها و مشكلات خود با دوستاني كه مورد اعتمادتان هستند، صحبت كنيد. · وقت خود را بصورت خردمندانه مورد استفاده قراردهيد. · چگونگي برنامه ريزي وقت خود را ارزيابي كنيد. · براي آينده طرح داشته باشيد و از طفرهروي و به تعويق انداختن آن خودداري كنيد. · برنامة كاري هفتگي داشته و سعي كنيد به آن عمل كنيد. · اهداف واقع گرايانه انتخاب كنيد. · اولويت هاي (كاري ) خود را بشناسيد. · به هنگام مطالعه براي يك امتحان، مطالعه را با دورههاي كوتاه شروع كنيدو سپس زمان مطالعه را به تدريج افزايش دهيد. · فراغت هاي كوتاه و مكرر براي خود در نظربگيريد. · از روشهاي آرامش بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال به هنگام احساس تنش براي چند دقيقه دم و بازدم آرام (و عميق ) را تمرين كنيد.
.حدیث موضوعی ...
صد راهکار برای داشتن زندگی بهتر! 1. اشتباهاتتان را بپذیرید 2. از اشتباهات اطرافیان و دوستانتان بگذرید و چشم پوشی کنید 3. برای خودتان سرگرمی جدیدی انتخاب کنید ۴. منظم باشید و نظم خاص و مورد قبول خود را اجرا کنید ۵. دوستان جدیدی پیدا کنید ۶. کار جدیدی پیدا کنید ۷. رژیم غذاییتان را تغییر دهید ۸. احساساتتان را روی کاغذ پیاده کنید. به عبارت دیگر برای خودتان یک دفترچه ی خاطرات تهیه کنید ۹. جملات صبحگاهی خاص خود را پیدا کنید! (هر روز صبح یک جمله ی مثبت را بیان کنید) ۱۰. به مسافرت بروید 11. ریسک پذیر باشید (خطر پذیری باعث افزیش نشاط در زندگی می شود) ۱۲. فعالیت اقتصادی خود را بنا کنید (بیکار نمانید و شروع کنید به دنبال کار بگردید و اگر هم نشد خودتان کاری را راه بیاندازید) ۱۳. زبان جدیدی یاد بگیرید (یاد گرفتن زبان شما را با دنیایی جدیدتر آشنا می کند) ۱۴. دلیلی برای پذیرفتن نظرات دیگران بیابید ۱۵. دکوراسیون محل کارتان را تغییر دهید ۱۶. به خودتان پاداش بدهید ۱۷. صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید ۱۸. قدرت تمرکزتان را افزایش دهید (برای این کار می توانید از تکنیک های مختلفی که وجود دارد استفاده کنید) ۱۹. یک وبلاگ برای خودتان دست و پا کنید! ۲۰. یک کتابچه ی الکترونیکی بنویسید و در اینترنت منتشر کنید 21. تلاش کنید ولی زیاد رویایی فکر نکنید ۲۲. کارشکنی و بی قانونی را بگذارید کنار ۲۳. دلیلی برای دوست داشتن خودتان پیدا کنید! ۲۴. چیزهای جدید را تجربه کنید ۲۵. از دعوا کردن برحذر باشید ۲۶. از تلف کردن انرژی تان جلوگیری کنید 27. یادبگیرید که چشم پوشی کنید ۲۸. قدردان زحمات دیگران در قبال خودتان باشید ۲۹. ول کن قضیه نباشید! ۳۰. خانه تان را تمیز کنید 31. فعالیت های روزانه تان را بنویسید ۳۲. نظرات منفی که در مورد خودتان دارید را حل کنید ۳۳. مهارت های جدیدی را یاد بگیرید ۳۴. به مانند پولتان که همیشه حسابش دستتان است، حساب زمانتان را هم داشته باشید ۳۵. ورزش کنید ۳۶. مثل والدین باشید! ۳۷. دیوارهایی را که اطراف خودتان ساخته اید نابود کنید ۳۸. چیزهایی که باعث ناراحتی تان می شود را از خود و خانه تان دور کنید ۳۹. هفته ای یک کتاب بخوانید ۴۰. در دوره های یک ماهه خود را مجبور به کاری کنید 41. به دوستان قدیمی تان زنگ بزنید و جویای احوالشان شوید ۴۲. پیگیر اتفاقات باشید ۴۳. بازی کنید! (بعضی وقت ها مثل بچه ها رفتار کردن و با آنها بازی کردن باعث افزایش روحیه تان می شود) ۴۴. کسانی که به شما بدی کرده اند را ببخشید ۴۵. بی خیال حل مشکلات سخت شوید! ۴۶. با دشمنان قدیمی تان صلح کنید ۴۷. به یک دوست نزدیک قول بدهید و پابند به قولتان باشید ۴۸. اگر از کسی واقعاً بدتان می آید، با او قطع رابطه کنید! (به همین سادگی می توان جلوی بسیاری از ناراحتی ها را گرفت!) ۴۹. چیزیکه برای مدتها می خواستید را برای خودتان بخرید! ۵۰. قضاوت کردن را کنار بگذارید 51. طرز لباس پوشیدتان را عوض کنید ۵۲. حداقل روزی ۱۰ باز لبخند بزنید ۵۳. بعضی از خاطرات گذشته را فراموش کنید ۵۴. یک درخت در باغچه تان بکارید ۵۵. به یک شهر دیگر بروید! ۵۶. دوستان تازه ای دست و پا کنید ۵۷. زیاد پایبند نگاه کردن به تلویزیون نباشید ۵۸. سرگرمی های غیرعادی ای برای خودتان دست و پا کنید ۵۹. یکی را تصادفی انتخاب کرده و بغل کنید! ۶۰. یک مهمانی غیرمترقبه برگزار کنید! 61. به پیاده روی بروید! ۶۲. یک حیوان خانگی بخرید ۶۳. یک نامه ی تشکر آمیز برای دوستانتان بنویسید ۶۴. روزانه تمرین مدیتیشن کنید ۶۵. از جملات زیبا استفاده کنید ۶۶. نسبت به خودتان هم همین کار را بکنید ۶۷. اگر در چیزی شک کردید، کاری که دلتان می گوید را انجام دهید ۶۸. چه پیروز چه بازنده، اظهار نظر نکنید ۶۹. از کسی تقلید نکنید ۷۰. اهدافتان را بشناسید 71. به دیگران کمک کنید ۷۲. اجتماعی باشید ۷۳. زمانی را هم به تنهایی بگذرانید ۷۴. بعضی چیزها را هم خودتان تعمیر کنید ۷۵. کارهای با ارزش انجام دهید ۷۶. سعی کنید که عادت کنید قبل از انجام هر کاری کمی فکر کنید تا بعداً دچار پشیمانی نشوید ۷۷. موارد مختلف زندگی تان را درجه بندی کنید ۷۸. درک کنید که دیگران از شما چه می خواهند ۷۹. عادت های بدتان را ترک کنید ۸۰. غرو لند کردن را ترک کنید 81. چیزی که ازش بدتان می آید را از خودتان دور کنید ۸۲. سعی کنید هر روز بهتر از دیروز باشید ۸۳. به حرفهای منتقدانتان گوش دهید ۸۴. بدانید که زندگی خودش شکل نمی گیرد٬ بلکه براساس واکنش شما به مسائل مختلف زندگی شکل می گیرد. در موارد مختلف زندگی درست واکنش دهید! ۸۵. بخندید ۸۶. به سمت چیزی که علاقه دارید حرکت کنید ۸۷. به احساساتتان اعتماد کنید ۸۸. طوری زندگی کنید که انگار دارید تفریح می کنید ۸۹. از زندکی تان یک داستان درست کنید. اتفاقات مختلف زندگی تان را ثبت کنید و براساس آنها برای خودتان داستان هایی بنویسید که شما در آن نقش اول را دارید و یک قهرمان هستید! ۹۰. دنباله رو دیگران نباشید 91. به اعتقاداتتان توجه کنید ۹۲. دروغ نگویید! ۹۳. موقعیت های مختلف را در زندگی تان پیش بینی کنید. اینگونه عمل کردن در زندگی ساده تر خواهد بود ۹۴. در زمان حال زندگی کنید ۹۵. منتظر اتفاقات غیر منتظره باشید ۹۶. سعی کنید که از لحظات عمر لذت ببرید! ۹۷. قوانین خاص خود را داشته باشید ۹۸. حسادت نکنید ۹۹. عاشق باشید! نه فقط به دیگران که به خودتان! ۱۰۰. هیچوقت افسوس گذشته ها را نخورید!
.حدیث موضوعی ... ادامه مطلب |